آیه 74 سوره زمرReviewed by متین on May 14Rating: 4.5آیه 74 سوره زمر

♦ آیه 74 سوره زمر ♦

وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشَاءُ ۖ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ

دسترسی سریع به خدمات

ترجمه آیه
تفسیر آیه
نکته آیه
تفسیر روایی
معرفی اجمالی سوره

ترجمه های آیه (فارسی – انگلیسی)

آنها می‌گویند: «حمد و ستایش مخصوص خداوندی است که به وعده خویش درباره ما وفا کرد و زمین (بهشت) را میراث ما قرار داد که هر جا را بخواهیم منزلگاه خود قرار دهیم؛ چه نیکوست پاداش عمل کنندگان!»
|و گويند: سپاس خدايى را كه وعده‌اش را بر ما راست گردانيد و سرزمين [بهشت‌] را به ما ميراث داد. اكنون در هر جاى بهشت كه بخواهيم جاى مى‌گيريم، پس چه نيكوست پاداش عمل كنندگان
و گويند: «سپاس خدايى را كه وعده‌اش را بر ما راست گردانيد و سرزمين [بهشت‌] را به ما ميراث داد، از هر جاى آن باغ [پهناور] كه بخواهيم جاى مى‌گزينيم.» چه نيك است پاداش عمل‌كنندگان.
(مؤمنان به بهشت در آیند) و گویند: ستایش خدای را که وعده لطف و رحمتش را بر ما محقق فرمود و ما را وارث همه سرزمین بهشت گردانید که هر جای آن بخواهیم منزل گزینیم. (بلی آن روز) پاداش نیکوکاران بسیار نیکو خواهد بود.
می گویند: همه ستایش ها ویژه خداست که درباره ما به وعده اش وفا کرد، و زمین [بهشت] را به ما میراث داد که هر جای از بهشت را بخواهیم، جای خود قرار می دهیم. چه نیکوست پاداش عمل کنندگان.
مى‌گويند: سپاس خدايى را كه هر وعده كه به ما داد راست بود. آن زمين را به ميراث به ما داد. و اكنون در هر جاى بهشت كه بخواهيم مكان مى‌گيريم. عمل‌كنندگان را چه مزد نيكويى است.
و گویند سپاس خداوندی را که وعده خود را در حق ما راست گردانید و به ما سرزمین [بهشت‌] را به میراث داد که از بهشت هر جا که خواهیم سکنا کنیم، پس چه نیکوست پاداش عملداران‌
و گويند: سپاس و ستايش خداى راست كه وعده خويش را با ما راست داشت، و زمين- يعنى زمين بهشت- را به ما ميراث داد كه از بهشت هر جا كه خواهيم جاى گيريم. پس نيكوست مزد عمل‌كنندگان.
و می‌گویند: سپاس و ستایش خداوندی را سزا است که با ما به وعده‌ی خویش (که توسّط پیغمبران به آدمیزادگان داده بود) وفا کرد و سرزمین (بهشت) را از آن ما نموده است تا در هر جائی از بهشت که بخواهیم منزل گزینیم و بسر بریم. پاداش عمل کنندگان (به دستورات پروردگار) چه خوب و جالب است!
و گویند: «سپاس خدایی را که وعده‌اش را برایمان راست گردانید. و سرزمین (بهشت) را به ما به میراث داد. از هر جای آن که بخواهیم جای می‌گزینیم.» پس چه نیک است پاداش عمل‌کنندگان.
و گفتند سپاس خدای را که راست آورده ما را وعده خویش و ارث داد به ما زمین را جای گیریم از بهشت هر جا که خواهیم و چه خوب است پاداش عمل‌کنندگان‌
And they will say, “Praise be to Allah, who has fulfilled His promise to us, and made us inherit the land, enjoying Paradise as we please.” How excellent is the reward of the workers.

تفسیر های آیه

وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ «74»

و (بهشتيان) گويند: «سپاس خداوندى را كه به وعده‌اى كه به ما داد وفا كرد و زمين را ميراث ما قرار داد. تا از بهشت هر جاى را كه بخواهيم برمى‌گزينيم.» پس چه نيكوست پاداش اهل عمل.

نکته ها
مراد از «أرض» در اين آيه، سرزمين بهشت است.

پیام ها
1- گفتن «الحمدللّه» پس از دريافت نعمت، شيوه‌ى بهشتيان است. «قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ»

2- حقّ انتخاب مسكن، يكى از نعمت‌ها و امتيازات بهشتى است. «نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشاءُ»

3- هر كس مى‌تواند با عمل نيك به دريافت پاداش‌هاى الهى برسد. «أَجْرُ الْعامِلِينَ»

جلد 8 – صفحه 206

4- بهشت را به بها دهند، نه بهانه. «أَجْرُ الْعامِلِينَ»

وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ (74)

وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ‌: و گويند بهشتيان همه حمد و ستايش مر خداى راست، الَّذِي صَدَقَنا وَعْدَهُ‌: آن خدائى كه راست فرمود به ما وعده خود را از ثواب و حسن مآب كه به لسان انبياء ابلاغ شده بود. وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ‌: و ميراث داد ما را از زمين بهشت بر وجه تمكن، نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ: جا و مقام مى‌گيريم از بهشت، حَيْثُ نَشاءُ: هر جا كه مى‌خواهيم. اين اشاره است بر بسيارى قصور و منازل.

و در حديث وارد شده: كمترين ملك بنده مؤمن در بهشت، هفت مقابل دنيا باشد «1».

در خبر است كه هيچكس نباشد كه در بهشت منزل نداشته باشد از مؤمن و كافر، پس اگر كافر پيش از موت اسلام نياورد منزل او را به مؤمن دهند «2».

بنابراين كلمه «اورثنا» اشاره به آن باشد. فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ‌: پس نيكو است مزد نيكوكاران به بهشت برين.

تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ سِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلى‌ جَهَنَّمَ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آياتِ رَبِّكُمْ وَ يُنْذِرُونَكُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا قالُوا بَلى‌ وَ لكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذابِ عَلَى الْكافِرِينَ (71) قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ (72) وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ (73) وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ (74) وَ تَرَى الْمَلائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ قِيلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ (75)

ترجمه‌

و سوق داده شوند آنانكه كافر شدند بسوى دوزخ دسته دسته تا چون آيند آنرا گشوده شود درهايش و گويند بآنها نگهبانانش آيا نيامد شما را پيمبرانى از خودتان كه بخوانند بر شما آيتهاى پروردگارتان را و بيم دهند شما را از ملاقات امروزتان گفتند آرى ولى واجب شد حكم عذاب بر ناگروندگان‌

گفته شود داخل شويد از درهاى جهنم با آنكه جاويد باشيد در آن پس بد است جاى تكبر كنندگان‌

و سوق داده شوند آنانكه ترسيدند از پروردگارشان بسوى بهشت دسته دسته تا چون آيند آنرا آيند و گشوده شود درهايش و گويند بايشان نگهبانانش سلام بر شما پاك شديد پس داخل آن شويد جاودانيان‌

و گويند ستايش مر خدائيرا كه براستى وفا فرمود در باره ما بوعده خود و بميراث داد بما زمين را جاى ميگيريم از بهشت هر جا كه خواهيم پس خوب است پاداش عمل كنندگان‌

و مى‌بينى فرشتگان را حلقه زنان در گرد عرش تنزيه نمايند بستايش‌

جلد 4 صفحه 512

پروردگارشان و حكم شود ميان آنها براستى و درستى و گفته شود ستايش مر خداى را است كه پروردگار جهانيان است.

تفسير

– خداوند سوق ميدهد كفار و مخالفين با اهل ايمان و تقوى را مانند بهائم دسته دسته بحسب مراتبشان در كفر و خلاف بسوى جهنم تا وقتى كه برسند بآن باز شود درهاى جهنم بروى آنها و آن هفت در است كه در سوره حجر بيان شد و براى سرزنش و ملامت بآنها ملائكه موكّله دوزخ گويند آيا پيمبرانى از نوع خود شما از جانب خدا نزد شما نيامدند و آيات حق و كتب سماوى را براى شما تلاوت ننمودند و از چنين روز سختى كه ديدار آن در پيش است آگاهتان ننمودند و شما را از آن بيم ندادند و آنها در جواب گويند بلى چنين است آمدند و احكام خدا را بما ابلاغ نمودند و ما را از چنين روزى ترساندند ولى ما گوش نداديم و مستحق عقوبت شديم و حكم خداوند بعذاب ما منجز گرديد و موكلين هر دسته‌اى را از درى كه مخصوص بخودشان است داخل جهنم مينمايند و فرمان خلود در آن را بآنها ميدهند و خداوند سوق ميدهد مراكب اهل ايمان و تقوى را در حاليكه سوارند بر آنها چنانچه در سوره مريم بيان شد دسته دسته بحسب مراتبشان در اطاعت خدا و ولايت ائمه اطهار بسوى بهشت تا وقتى كه ميرسند ببهشت مشاهده مينمايند از تجليلات و احترام ورودى بقدرى كه نميتوان بيان نمود و قبل از ورود ايشان درهاى هشت‌گانه بهشت برويشان باز خواهد شد و ملائكه رحمت منتظر قدوم ايشانند و باستقبال ميآيند و عرض سلام و تحيّت و تبريك ورود مينمايند و بشارت ميدهند آنانرا بسلامتى و ايمنى از جميع مكاره و آفات و بليّات و پاكيزگى از تمام كثافات و كدورات و تنعّم بانواع نعم و لذّات تا خدا خدائى ميكند و بنابر اين جواب اذا محذوف شده براى دلالت بر عظمت و قابل وصف نبودن آن چنانچه بيان شد و محتمل است تقدير كلام آن باشد كه چون آيند آنرا آيند و حال آنكه باز شده باشد درهاى بهشت براى ايشان و قمى ره طبتم را بطيب مولد ايشان تفسير نموده و فرموده چون غير از حلال‌زاده داخل بهشت نميشود و ظاهرا مقصودش دشمنان امير المؤمنين عليه السّلام ميباشند كه بوى بهشت بمشام آنها نميرسد و در خصال از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه او بتوسط

جلد 4 صفحه 513

آباء كرام خود از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه فرمود بهشت هشت در دارد يك در مخصوص به انبيا و صدّيقان است و يك در مخصوص بشهدا و نيكوكاران و پنج در مخصوص بشيعيان و دوستان من و هميشه من بر صراط ايستاده و از خدا ميخواهم كه شيعيان و بستگان و دوستان و ياران و كسانى را كه قبول ولايت مرا در دنيا نمودند سلامت بدارد تا جواب از جانب خداوند ميرسد كه دعاى تو را مستجاب نمودم و شفاعت تو را در باره شيعيانت پذيرفتم و هر يك از شيعيان و مواليان و ياران و مخالفان مخالفان من بدست و زبان شفاعت مينمايند در باره هفتاد مرد از خويشان و همسايگان خودشان و يك در براى ساير مسلمانان است كه در قلبشان ذره‌ئى از بغض ما اهل بيت نباشد و ظاهرا مراد كسانى هستند كه اقرار بامامت نموده باشند نهايت آنكه بلوازم تشيّع و دوستى عمل ننموده باشند و الّا مسلّم است كه اهل نجات نخواهند بود و پنج در مخصوص به پنج عنوانى است كه حضرت در باره آنها دعا فرموده و اهل بهشت حمد و شكر الهى را بجا ميآورند كه بوعده خود كه بتوسط انبياء و اولياء بايشان در دنيا داده بود وفا فرمود و زمين بهشت را مانند ميراث غير مترقّب در اختيار ايشان قرار داد كه هر قدر و هر جاى كه خواهند مخصوص بخود و مأوى براى آسايش دائمى خويش قرار دهند و بالاتر از همه آنكه اين نعم بى‌پايان بعنوان استحقاق و اجر اعمال ايشان در دنيا بوده كه منّتى برايشان گذارده نشده باشد و حضرت ختمى مرتبت مشاهده فرمايد ملائكه رحمت را كه گرد عرش الهى حلقه زده طواف مينمايند و تسبيح و تنزيه ميكنند او را بحمد و ثنا براى لذّت و شوق خدمت و متذكّرند بسبحان اللّه و الحمد للّه و لا اله الا اللّه و اللّه اكبر و خداوند حكم ميفرمايد بين مردم بحق و عدل و در اين دادستانى اهل جهنم محكوم و اهل بهشت حاكم و منصورند و حمد خدا را بجا ميآورند بر آنكه ميان آنها و دشمنانشان فصل خصومت فرمود و بايشان حكم داد و امر بغلبه آنها خاتمه يافت در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه سوره زمر را تلاوت نمايد خداوند باو شرافت دنيا و آخرت عنايت خواهد فرمود و بدون مال و طائفه او را عزيز و غالب ميفرمايد بطوريكه هيبتش در دلها افتد و بدنش بر آتش حرام شود و الحمد للّه رب العالمين.

جلد 4 صفحه 514

وَ قالُوا الحَمدُ لِلّه‌ِ الَّذِي‌ صَدَقَنا وَعدَه‌ُ وَ أَورَثَنَا الأَرض‌َ نَتَبَوَّأُ مِن‌َ الجَنَّةِ حَيث‌ُ نَشاءُ فَنِعم‌َ أَجرُ العامِلِين‌َ (74)

و ميگويند اهل‌ بهشت‌ ‌که‌ حمد مختص‌ بذات‌ اقدس‌ ربوبي‌ ‌است‌ ‌آن‌ خداوندي‌ ‌که‌ آنچه‌ ‌بما‌ وعده‌ داده‌ ‌بود‌ وفا فرمود و ‌بما‌ عنايت‌ نمود ‌که‌ معني‌ صادق‌ الوعد ‌است‌ و ‌بما‌ عنايت‌ فرمود و ميراث‌ قرار داد ‌در‌ زمين‌ بهشت‌ ‌که‌ ‌هر‌ كجا بخواهيم‌ جاي‌گير شويم‌ ‌پس‌ نيكوست‌ اجر عمل‌ كنندگان‌.

جلد 15 – صفحه 348

وَ قالُوا كساني‌ ‌که‌ داخل‌ بهشت‌ ميشوند ‌از‌ انبياء و اوصياء انبياء و مؤمنين‌ بآنها.

الحَمدُ لِلّه‌ِ تفسير حمد و وجه‌ اختصاص‌ باللّه‌ و مراتب‌ حمد و معناي‌ مقام‌ محمود و سر اينكه‌ نام‌ پيغمبر اسلام‌ ‌محمّد‌ احمد محمود شد ‌در‌ مجلد اول‌ ‌اينکه‌ تفسير ‌در‌ سوره مباركه فاتحه‌ بيان‌ ‌شده‌ رجوع‌ فرمائيد.

الَّذِي‌ صَدَقَنا وَعدَه‌ُ خلف‌ وعده‌ نكرد زيرا خلف‌ وعده‌ قبيح‌ ‌است‌ بلكه‌ بيش‌ ‌از‌ آنكه‌ خيال‌ ميكرديم‌ و بقلب‌ ‌ما خطور ميكرد ‌بما‌ عنايت‌ فرمود فِيها ما‌-‌ تَشتَهِيه‌ِ الأَنفُس‌ُ وَ تَلَذُّ الأَعيُن‌ُ و ‌در‌ خبر ‌است‌

«و ‌ما خطر ‌علي‌ قلب‌ بشر».

وَ أَورَثَنَا الأَرض‌َ اشاره‌ بجميع‌ مواضع‌ بهشت‌ ‌است‌.

نَتَبَوَّأُ مِن‌َ الجَنَّةِ حَيث‌ُ نَشاءُ هيچگونه‌ نعمتي‌ ‌از‌ نعم‌ بهشت‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌ما دريغ‌ نداشت‌ ‌از‌ قصور و انهارش‌ ‌از‌ حور و غلمانش‌ ‌از‌ فواكه‌ و ارزاقش‌ ‌از‌ البسه‌ و الوانش‌ و ‌از‌ همه‌ بالاتر حشر ‌با‌ انبياء و ائمه اطهارش‌.

فَنِعم‌َ أَجرُ العامِلِين‌َ مقابل‌ فَبِئس‌َ مَثوَي‌ المُتَكَبِّرِين‌َ.

(آیه 74)- در این آیه چهار جمله کوتاه و پر معنی که حاکی از نهایت خشنودی و رضایت خاطر بهشتیان است از آنها نقل می‌کند: «آنها می‌گویند: حمد و ستایش مخصوص خداوندی است که به وعده خویش در باره ما وفا کرد» (وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ).

در جمله‌های بعد می‌افزاید: «و زمین (بهشت) را میراث ما قرار داد و به ما بخشید» (وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ).

منظور از زمین در اینجا زمین بهشت است، و تعبیر به «ارث» به خاطر آن است که این همه نعمت در برابر زحمت کمی به آنها داده شده، و می‌دانیم میراث چیزی است که انسان برای آن معمولا زحمتی نکشیده است، و یا از این نظر است که هر انسانی مکانی در بهشت دارد و محلی در دوزخ هر گاه به خاطر اعمالش دوزخی شود مکان بهشتی او را به دیگران می‌سپارند و هر گاه بهشتی شود مکان دوزخیش برای دیگران باقی می‌ماند.

در جمله سوم آزادی کامل خود را در استفاده از بهشت وسیع پروردگار چنین بیان می‌کنند: «ما هر جا از بهشت را بخواهیم منزلگاه خود قرار می‌دهیم» (نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَیْثُ نَشاءُ).

بالاخره در آخرین جمله می‌گویند: «چه نیکوست پاداش عمل کنندگان» به دستورات پروردگار (فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِینَ).

اشاره به این که این مواهب وسیع را به «بها» می‌دهند، به «بهانه» نمی‌دهند، ایمان و عمل صالح لازم است تا در پرتو آن چنین شایستگی حاصل شود.

نکته های آیه

۱ – سپاس گزارى تقواپیشگان از خداوند، به خاطر وفا کردن به وعده هاى خود درباره آنان (و قالوا الحمد للّه الذى صدقنا وعده)

۲ – بهشت جاودانه، وعده الهى به تقواپیشگان (صدقنا وعده)

۳ – وعده الهى، تخلف ناپذیر و تحقق یافتنى است. (صدقنا وعده)

۴ – بهشت جاویدان، میراث تقواپیشگان (و أورثنا الأرض نتبوّأ من الجنّة)

۵ – وراثت بهشت جاویدان، وعده الهى به تقواپیشگان (صدقنا وعده و أورثنا الأرض نتبوّأ من الجنّة)

۶ – بهشت جاویدان، فراتر از استحقاق تقواپیشگان و جلوه اى از لطف و بخشش الهى به آنان (و أورثنا الأرض نتبوّأ من الجنّة) برداشت یاد شده از تعبیر ارث درباره بهشت به دست مى آید; زیرا میراث چیزى است که انسان براى آن معمولاً زحمتى نکشیده و تلاشى نکرده تا مستحق آن باشد.

۷ – تقواپیشگان، در انتخاب جایگاه و منزل خود در بهشت آزاد خواهند بود. (و أورثنا الأرض نتبوّأ من الجنّة حیث نشاء) «تَبَوّأ» (مصدر «نتبوّأ») به معناى سکنى و منزل گرفتن است.

۸ – بهشت تقواپیشگان، بسیار گسترده و پهناور است. (نتبوّأ من الجنّة حیث نشاء)

۹ – بهشت، اجرى نیکو و پسندیده براى اهل عمل و تلاش (نتبوّأ من الجنّة حیث نشاء فنعم أجر العملین)

۱۰ – بهشت، پاداشى نیکو و شایسته براى تقواپیشگان (و سیق الذین اتّقوا ربّهم إلى الجنّة زمرًا … فنعم أجر العملین)

۱۱ – تقواپیشگان، اهل عمل و تلاش اند. (الذین اتّقوا ربّهم … فنعم أجر العملین)

۱۲ – بهشت، پاداش و بهاى عمل و تلاش تقواپیشگان است که آن را به بهانه نمى دهند. (نتبوّأ من الجنّة حیث نشاء فنعم أجر العملین)

۱۳ – عمل، رقم زننده سرنوشت اخروى انسان (نتبوّأ من الجنّة حیث نشاء فنعم أجر العملین)

تفسیر روایی اهل بیت درباره آیه

آن‌ها می‌گویند: «حمد و ستایش مخصوص خداوندی است که به وعده‌ی خویش درباره‌ی ما وفا کرد و زمین [بهشت] را میراث ما قرار داد که هرجا را بخواهیم منزلگاه خود قرار دهیم»

۱ -۱
(زمر/ ۷۴)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- لَیْسَ عَلَی أَصْحَابِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْشَهًٌْ فِی قُبُورِهِمْ کَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَیْهِمْ یَنْفُضُونَ رُءُوسَهُمْ وَ یَقُولُونَ الْحَمْدُ لِلهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- اصل لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ [مؤمنانی که به وحدانیّت خدا ایمان داشته و مرده‌اند] هیچ وحشتی در قبرهایشان ندارند، گویا آن‌ها را می‌بینم که سرهایشان را حرکت می‌دهند و می‌گویند: الحَمْدُ لِلهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۳۳۴

 وسایل الشیعهًْ، ج۷، ص۲۱۵
۱ -۲
(زمر/ ۷۴)

الباقر (علیه السلام)- أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ یَعْنِی أَرْضَ الْجَنَّهًِْ.

امام باقر (علیه السلام)- أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ یعنی زمین بهشت.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۳۳۶

 بحارالأنوار، ج۸، ص۱۲۵/ القمی، ج۲، ص۲۵۴ و نورالثقلین / البرهان
۱ -۳
(زمر/ ۷۴)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ عَبْدِ اللَّهِ‌بْنِ‌عَبَّاسٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) کُنْتُ أَخْشَی الْعَذَابَ اللَّیْلَ وَ النَّهَارَ حَتَّی جَاءَنِی جَبْرَئِیلُ بَسُورَهًِْ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ فَعَلِمْتُ أَنَّ اللَّهَ لَا یُعَذِّبُ أُمَّتِی بَعْدَ نُزُولِهَا فَإِنَّهَا نِسْبَهًُْ اللَّهِ عزّوجلّ فَمَنْ تَعَاهَدَ قِرَاءَتَهَا بَعْدَ کُلِّ صَلَاهًٍْ تَنَاثَرَ الْبِرُّ مِنَ السَّمَاءِ عَلَی مَفْرَقِ رَأْسِه … فَإِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَهًِْ قَالَتِ الْمَلَائِکَهًُْ یَا رَبَّنَا عَبْدُکَ هَذَا یُحِبُّ نِسْبَتَکَ فَیَقُولُ لَا یَبْقَیَنَّ مِنْکُمْ مَلَکٌ إِلَّا شَیَّعَهُ إِلَی الْجَنَّهًِْ فَیَزُفُّونَهُ إِلَیْهَا کَمَا تُزَفُّ الْعَرُوسُ إِلَی بَیْتِ زَوْجِهَا فَإِذَا دَخَلَ الْجَنَّهًَْ وَ نَظَرَتِ الْمَلَائِکَهًُْ إِلَی دَرَجَاتِهِ وَ قُصُورِهِ یَقُولُونَ مَا هَذَا أَرْفَعَ مَنْزِلًا مِنَ الَّذِینَ کَانُوا مَعَهُ فَیَقُولُ اللَّهُ عزّوجلّ أَرْسَلْتُ أَنْبِیَاءَ (علیهم السلام) وَ أَنْزَلْتُ مَعَهُمْ کُتُبِی وَ بَیَّنْتُ لَهُمْ مَا أَنَا صَانِعٌ لِمَنْ آمَنَ بِی مِنَ الْکَرَامَهًِْ وَ أَنَا مُعَذِّبُ مَنْ کَذَّبَنِی وَ کُلُّ مَنْ أَطَاعَنِی یَصِلُ إِلَی جَنَّتِی وَ لَیْسَ کُلُّ مَنْ دَخَلَ إِلَی جَنَّتِی یَصِلُ إِلَی هَذِهِ الْکَرَامَهًِْ أَنَا أُجَازِی کُلًّا عَلَی قَدْرِ عَمَلِهِ مِنَ الثَّوَابِ إِلَّا أَصْحَابَ سُورَهًِْ الْإِخْلَاصِ فَإِنَّهُمْ کَانُوا یُحِبُّونَ قِرَاءَتَهَا آنَاءَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ فَلِذَلِکَ فَضَّلْتُهُمْ عَلَی سَائِرِ أَهْلِ الْجَنَّهًِْ فَمَنْ مَاتَ عَلَی حُبِّهَا یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَی مَنْ یَقْدِرُ عَلَی أَنْ یُجَازِیَ عَبْدِی أَنَا الْمَلِیءُ أَنَا أُجَازِیهِ فَیَقُولُ عَبْدِی ادْخُلْ جَنَّتِی فَإِذَا دَخَلَهَا یَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ طُوبَی لِمَنْ أَحَبَّ قِرَاءَتَهَا.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- ابن‌عباس (گوید: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «من پیوسته در شبانه روز از عذاب الهی می‌ترسیدم تا اینکه جبرئیل سوره‌ی قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ را نزد من آورد. و دانستم خداوند امّت مرا بعد از نزول این سوره، عذاب نمی‌کند زیرا این سوره، نسبت (شناسنامه‌ی) خداوند عزّوجلّ است پس هرکس خواندن آن را بعد از هر نمازی به عهده بگیرد [بر خود واجب کند]، نیکی از آسمان بر فرق سرش می‌بارد … هنگامی‌که روز قیامت فرا رسد، فرشتگان می‌گویند: «پروردگارا! این بنده‌ات، نسبت تو سوره‌ی توحید را دوست می‌دارد». خداوند می‌فرماید: «هیچ فرشته‌ای از شما نماند جز اینکه او را تا بهشت مشایعت (همراهی) کند. [همه‌ی فرشتگان باید او را تا بهشت مشایعت کنند]». آن‌ها او را به‌سمت بهشت می‌برند همان‌گونه‌که عروس به خانه‌ی شوهرش برده می‌شود. هنگامی‌که وارد بهشت می‌شود، فرشتگان به رتبه‌ها و قصرهای او نگاه می‌کنند درحالی‌که می‌گویند: «این شخص چقدر جایگاهش بلندتر از کسانی است که همراه او بودند [و به بهشت وارد شده‌اند]»! که خداوند عزّوجلّ می‌فرماید: «پیامبران را فرستادم و کتاب‌هایم را همراه آن‌ها نازل کردم و به آن‌ها آن کرامتی را که به کسانی که به من ایمان آورده‌اند انجام می‌دهم، بیان کردم و [بیان کردم که] من کسانی را که مرا تکذیب کنند، عذاب می‌کنم و هرکس که مرا اطاعت کند به بهشت می‌رسد و اینگونه نیست که هرکس که به بهشت من وارد شود، به این کرامت برسد. من به هرکس به‌اندازه‌ی عملش ثواب می‌دهم. به جز اصحاب سوره‌ی اخلاص (کسانی که در دنیا با سوره‌ی قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ مأنوس بودند) [که به ایشان بیش از میزان عملشان ثواب می‌دهم]؛ چرا که ایشان خواندن این سوره را در ساعات شبانه روز، دوست داشتند و به خاطر همین، آن‌ها را بر سایر بهشتیان برتری دادم». در نتیجه هرکس با محبّتِ این سوره بمیرد خداوند تعالی می‌فرماید: «چه کسی قدرت این را دارد که به این بنده‌ام پاداش [شایسته] بدهد. من سرشار [از دارایی] هستم. من پاداش او را می‌دهم». ازاین‌رو می‌فرماید: «ای بنده‌ی من! داخل بهشت من شو». هنگامی‌که داخل می‌شود می‌گوید: الحَمْدُ لِلهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ خوشا به حال کسی که قرائت این سوره را دوست می‌دارد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۳۳۶

 بحارالأنوار، ج۸۹، ص۳۶۲
۱ -۴
(زمر/ ۷۴)

الکاظم (علیه السلام)- مَنْ زَارَ أَخَاهُ الْمُؤْمِنَ لِلَّهِ لَا لِغَیْرِهِ یَطْلُبُ بِهِ ثَوَابَ اللَّهِ وَ تَنَجُّزَ مَا وَعَدَهُ اللَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ وَکَّلَ اللَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ بِهِ سَبْعِینَ أَلْفَ مَلَکٍ مِنْ حِینِ یَخْرُجُ مِنْ مَنْزِلِهِ حَتَّی یَعُودَ إِلَیْهِ یُنَادُونَهُ أَلَا طِبْتَ وَ طَابَتْ لَکَ الْجَنَّهًُْ تَبَوَّأْتَ مِنَ الْجَنَّهًِْ مَنْزِلًا.

امام کاظم (علیه السلام)- هرکس به‌خاطر خود خداوند و برای انجام وعده‌ی او و به نیّت دریافت ثواب خداوند، به دیدار برادر مؤمن خود برود، خداوند هفتاد هزار فرشته را موکل او می‌کند که از زمانی که از خانه خارج می‌شود تا به خانه برگردد، همراه او باشند و به او می‌گویند آفرین و احسنت برتو و بهشت برتو گوارا باد، از هر کجای بهشت که می‌خواهی، مکان زندگی انتخاب کن.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۳۳۶

 بحارالأنوار، ج۷۱، ص۳۵۰/ نورالثقلین

ولایت

۱
(زمر/ ۷۴)

الصّادق (علیه السلام)- إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَهًِْ یُقْبِلُ قَوْمٌ عَلَی نَجَائِبَ مِنْ نُورٍ یُنَادُونَ بِأَعْلَی أَصْوَاتِهِمْ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا أَرْضَهُ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّهًِْ حَیْثُ نَشاءُ قَالَ فَتَقُولُ الْخَلَائِقُ هَذِهِ زُمْرَهًُْ الْأَنْبِیَاءِ (علیهم السلام) فَإِذَا النِّدَاءُ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ عزّوجلّ هَؤُلَاءِ شِیعَهًُْ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) فَهُمْ صَفْوَتِی مِنْ عِبَادِی وَ خِیَرَتِی مِنْ بَرِیَّتِی فَتَقُولُ الْخَلَائِقُ إِلَهَنَا وَ سَیِّدَنَا بِمَا نَالُوا هَذِهِ الدَّرَجَهًَْ فَإِذَا النِّدَاءُ مِنَ اللَّهِ تَعَالَی بِتَخَتُّمِهِمْ فِی الْیَمِینِ وَ صَلَاتِهِمْ إِحْدَی وَ خَمْسِینَ وَ إِطْعَامِهِمُ الْمِسْکِینَ وَ تَعْفِیرِهِمُ الْجَبِینَ وَ جَهْرِهِمْ بِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ.

امام صادق (علیه السلام)- روز قیامت، گروهی از مردم، همراه با نور خیره‌کننده‌ای پیش می‌آیند و با بالاترین صدایشان ندا می‌دهند: الحَمْدُ لِلهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا أَرْضَهُ نَتَبَوَّأُ مِنَ الجَنَّةِ حَیْثُ نَشاءُ مخلوقات می‌گویند: «این‌ها گروه پیامبران هستند». که ناگاه ندایی از جانب خداوند عزّوجلّ می‌آید: «این‌ها شیعیان علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) هستند، ایشان برگزیدگان من از میان بندگانم هستند و برگزیدگان من، از میان خوبانم می‌باشند». مخلوقات می‌گویند: «ای خدای ما و آقای ما! به چه سبب آن‌ها به این رتبه رسیده‌اند». ندایی از سوی خداوند تعالی می‌آید: «به سبب اینکه انگشتر در دست راست می‌انداختند و پنجاه‌ویک رکعت [درطول شبانه روز] نماز می‌خواندند و مسکین را غذا می‌دادند و پیشانی‌شان را به خاک می‌گذاشتند (بر خاک سجده می‌کردند) و بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ را [در نماز] بلند می‌خواندند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۳۳۶

 بحارالأنوار، ج۳۶، ص۶۹/ بحارالأنوار، ج۸۲، ص۸۱؛ بتفاوت لفظی/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۵۱۳
۲
(زمر/ ۷۴)

السّجّاد (علیه السلام)- عَنْ سَهْلِ‌بْنِ‌زِیَادٍ رَفَعَهُ قَالَ: لَمَّا حَضَرَ عَلِیَّ‌بْنَ‌الْحُسَیْنِ (علیه السلام) الْوَفَاهًُْ أُغْمِیَ عَلَیْهِ فَبَقِیَ سَاعَهًًْ ثُمَ رَفَعَ عَنْهُ الثَّوْبَ ثُمَّ قَالَ: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَوْرَثَنَا الْجَنَّهًَْ نَتَبَوَّأُ مِنْهَا حَیْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِینَ ثُمَّ قَالَ احْفِرُوا لِی وَ ابْلُغُوا إِلَی الرسخ {الرَّشْحِ} قَالَ ثُمَّ مَدَّ الثَّوْبَ عَلَیْهِ فَمَات.

امام سجاد (علیه السلام)- سهل‌بن‌زیاد گوید: وقتی هنگام وفات امام سجاد (علیه السلام) رسید، بیهوش شد و پس از مدّتی به هوش آمد و پارچه را از روی او برداشتند و فرمود: «سپاس مخصوص خداوندی است که بهشت را میراث ما قرار داد تا هرکجای آن را که بخواهیم انتخاب کنیم، چه نیکوست پاداش عمل‌کنندگان»! پس فرمود: «برایم قبری بکنید و قبر را عمیق بکنید تا به آب برسد» و سپس پارچه را بروی ایشان کشیدند و از دنیا رفت.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۳۳۸

 بحارالأنوار، ج۴۶، ص۱۵۳/ نورالثقلین
۳
(زمر/ ۷۴)

الکاظم (علیه السلام)- عَنْ إِسْمَاعِیلَ‌بْنِ‌هَمَّامٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ (علیه السلام) قَالَ: لَمَّا حَضَرَ عَلِیَّ‌بْنَ‌الْحُسَیْنِ (علیه السلام) الْوَفَاهًُْ أُغْمِیَ عَلَیْهِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَقَالَ فِی الْمَرَّهًِْ الْأَخِیرَهًِْ الْحَمْدُ لِلهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَیْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِینَ ثُمَّ مَاتَ (علیه السلام).

امام کاظم (علیه السلام)- اسماعیل‌بن‌همام از امام کاظم (علیه السلام) نقل کرده است که فرمود: وقتی زمان وفات امام سجّاد (علیه السلام) فرا رسید، ایشان سه‌بار از هوش رفت و در بار آخر فرمود: الحَمْدُ لِلهِ الَّذِی صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الجَنَّةِ حَیْثُ نَشَاء فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِینَ و سپس جان سپرد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۳۳۸

 بحارالأنوار، ج۴۶، ص۱۴۷/ بحارالأنوار، ج۴۶، ص۱۵۲/ نورالثقلین/ البرهان
۴
(زمر/ ۷۴)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عُرِجَ بِی إِلَی السَّمَاءِ السَّابِعَهًِْ فَسَمِعْتُ الْمَلَائِکَهًَْ یَقُولُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ فَقُلْتُ بِمَا ذَا وَعَدَکُمْ قَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لَمَّا خَلَقَکُمْ أَشْبَاحَ نُورٍ فِی نُورٍ مِنْ نُورِ اللَّهِ تَعَالَی عُرِضَتْ عَلَیْنَا وَلَایَتُکُمْ فَقَبِلْنَاهَا وَ شَکَوْنَا مَحَبَّتَکُمْ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی فَأَمَّا أَنْتَ فَوَعَدَنَا بِأَنْ یُرِیَنَاکَ مَعَنَا فِی السَّمَاءِ وَ قَدْ فَعَلَ وَ أَمَّا عَلِیٌّ (علیه السلام) فَشَکَوْنَا مَحَبَّتَهُ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی فَخَلَقَ لَنَا فِی صُورَتِهِ مَلَکاً وَ أَقْعَدَهُ عَنْ یَمِینِ عَرْشِهِ عَلَی سَرِیرٍ مِنْ ذَهَبٍ مُرَصَّعٍ بِالدُّرِّ وَ الْجَوْهَرِ عَلَیْهِ قُبَّهًٌْ مِنْ لُؤْلُؤَهًٍْ بَیْضَاءَ یُرَی بَاطِنُهَا مِنْ ظَاهِرِهَا وَ ظَاهِرُهَا مِنْ بَاطِنِهَا بِلَا دِعَامَهًٍْ مِنْ تَحْتِهَا وَ لَا عِلَاقَهًٍْ مِنْ فَوْقِهَا قَالَ لَهَا صَاحِبُ الْعَرْشِ قُوْمِی بِقُدْرَتِی فَقَامَتْ فَکُلَّمَا اشْتَقْنَا إِلَی رُؤْیَهًِْ عَلِیٍّ (علیه السلام) نَظَرْنَا إِلَی ذَلِکَ الْمَلَکِ فِی السَّمَاءِ فَأَقْرِئْ عَلِیّاً مِنَّا السَّلَامَ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- [در معراج] به آسمان هفتم برده شدم. از فرشتگان شنیدم [که می‌گفتند]: الحَمْدُ لِلهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ گفتم: «چه چیزی را به شما وعده داده بود»؟ گفتند: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! آنگاه که خداوند شما را به صورت شبح‌های نور از نور خداوند تعالی، آفرید، ولایت شما، بر ما عرضه شد. ما قبول کردیم و از [شدّت] محبّت شما به خداوند تعالی شکوِه کردیم [به‌قدری شما را دوست داشتیم که نمی‌خواستیم از شما دور شویم]. که خداوند وعده داد که تو را به همراه ما، در آسمان به ما نشان دهد و این کار را کرد. و ما از محبّت علی (علیه السلام) به‌سوی خدا شکوه کردیم ازاین‌رو خداوند برای ما فرشته‌ای به شکل او آفرید و آن (فرشته) را در سمت راست عرش خود، بر روی تختی از طلا نشاند که [آن تخت] با مروارید و گوهر تزئین شده بود، و بر روی آن (تخت) گنبدی از مروارید سفید قرار دارد که داخل آن از بیرونش و بیرون آن از داخلش معلوم بود، بدون اینکه هیچ پایه‌ای در زیرش و بدون اینکه هیچ نگهدارنده‌ای از بالایش، داشته باشد [در هوا آویزان بود]. صاحب عرش (خدا) به او فرمود: «به قدرت من، بلند شو»! بلند شد و ایستاد. و ما هرگاه مشتاق علی (علیه السلام) می‌شویم به آن فرشته در آسمان، نگاه می‌کنیم. سلام ما را به علی (علیه السلام) برسان».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۳۳۸

 بحارالأنوار، ج۴۰، ص۵۷/ فرات الکوفی، ص۳۷۴؛ «بتفاوت»
۵
(زمر/ ۷۴)

الصّادق (علیه السلام)- فَمِنْ أَیْنَ یَظْهَرُ وَ کَیْفَ یَظْهَرُ (الْمُنْتَظَرِ الْمَهْدِیِّ (عجل الله تعالی فرجه الشریف)) فقال (علیه السلام) یَا مُفَضَّلُ یَظْهَرُ وَحْدَهُ وَ یَأْتِی الْبَیْتَ وَحْدَهُ وَ یَلِجُ الْکَعْبَهًَْ وَحْدَهُ وَ یَجُنُّ عَلَیْهِ اللَّیْلُ وَحْدَهُ فَإِذَا نَامَتِ الْعُیُونُ وَ غَسَقَ اللَّیْلُ نَزَلَ إِلَیْهِ جَبْرَئِیلُ وَ مِیکَائِیلُ (علیها السلام) وَ الْمَلَائِکَهًُْ صُفُوفاً فَیَقُولُ لَهُ جَبْرَئِیلُ یَا سَیِّدِی قَوْلُکَ مَقْبُولٌ وَ أَمْرُکَ جَائِزٌ فَیَمْسَحُ (علیه السلام) یَدَهُ عَلَی وَجْهِهِ وَ یَقُولُ الْحَمْدُ لِلهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَیْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِینَ وَ یَقِفُ بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ فَیَصْرُخُ صَرْخَهًًْ فَیَقُولُ یَا مَعَاشِرَ نُقَبَائِی وَ أَهْلَ خَاصَّتِی وَ مَنْ ذَخَرَهُمُ اللَّهُ لِنُصْرَتِی قَبْلَ ظُهُورِی عَلَی وَجْهِ الْأَرْضِ ائْتُونِی طَائِعِینَ.

امام صادق (علیه السلام)- مفضل عرض کرد: «[مهدی منتظر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)] از کجا ظاهر می‌شود و چگونه آشکار می‌گردد»؟ فرمود: «ای مفضّل! او به تنهایی آشکار می‌گردد و تنها به‌طرف خانه‌ی خدا می‌آید و تنها داخل کعبه می‌شود و چون شب فرا رسد همچنان تنهاست، وقتی چشم‌ها به خواب رفت و شب کاملاً تاریک شد جبرئیل و میکائیل و دسته‌دسته فرشتگان بر وی فرود می‌آیند و در آن میان جبرئیل به وی می‌گوید: «ای آقای من هرچه بفرمایی پذیرفته است و فرمانت رواست». او (قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف)) هم دست بر رخسارش می‌کشد و می‌گوید: «الحَمْدُ لِلهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الجَنَّةِ حَیْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِینَ آنگاه در بین رکن و مقام می‌ایستد و با صدای رسا می‌گوید: «ای نقبا و مردمی که به من نزدیک هستید، و ای کسانی که خداوند شما را پیش از ظهور من در روی زمین برای یاری من ذخیره کرده است با اختیار خود و برای اطاعت از من به‌سوی من بیایید».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۳۳۸

 بحارالأنوار، ج۵۳، ص۷
۶
(زمر/ ۷۴)

الصّادق (علیه السلام)- عَنِ الْمُفَضَّلِ‌بْنِ‌عُمَرَ قَال … یَا مَوْلَایَ ثُمَّ مَا ذَا یَصْنَعُ الْمَهْدِیُّ قَالَ یَثُورُ سَرَایَا عَلَی السُّفْیَانِیِّ إِلَی دِمَشْقَ فَیَأْخُذُونَهُ وَ یَذْبَحُونَهُ عَلَی الصَّخْرَهًِْ ثُمَّ یَظْهَرُ الْحُسَیْنُ (علیه السلام) فِی اثْنَیْ عَشَرَ أَلْفَ صِدِّیقٍ وَ اثْنَیْنِ وَ سَبْعِینَ رَجُلًا أَصْحَابِهِ یَوْمَ کَرْبَلَاءَ فَیَا لَکَ عِنْدَهَا مِنْ کَرَّهًٍْ زَهْرَاءَ بَیْضَاءَ … ثُمَّ لَکَأَنِّی أَنْظُرُ یَا مُفَضَّلُ إِلَیْنَا مَعَاشِرَ الْأَئِمَّهًِْ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) نَشْکُو إِلَیْهِ مَا نَزَلَ بِنَا مِنَ الْأُمَّهًِْ بَعْدَهُ وَ مَا نَالَنَا مِنَ التَّکْذِیبِ وَ الرَّدِّ عَلَیْنَا وَ سَبْیِنَا وَ لَعْنِنَا وَ تَخْوِیفِنَا بِالْقَتْلِ وَ قَصْدِ طَوَاغِیَتِهِمُ الْوُلَاهًِْ لِأُمُورِهِمْ مِنْ دُونِ الْأُمَّهًِْ بِتَرْحِیلِنَا عَنِ الْحُرْمَهًِْ إِلَی دَارِ مُلْکِهِمْ وَ قَتْلِهِمْ إِیَّانَا بِالسَّمِّ وَ الْحَبْسِ فَیَبْکِی رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ یَقُولُ یَا بَنِیَّ مَا نَزَلَ بِکُمْ إِلَّا مَا نَزَلَ بِجِدِّکُمْ قَبْلَکُمْ ثُمَّ تَبْتَدِئُ فَاطِمَهًُْ (سلام الله علیها) وَ تَشْکُو مَا نَالَهَا … ثُمَّ یَقُومُ الْمَهْدِیُّ سَمِیُّ جَدِّی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلَیْهِ قَمِیصُ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مُضَرَّجاً بِدَمِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) یَوْمَ شُجَّ جَبِینُهُ وَ کُسِرَتْ رَبَاعِیَتُهُ وَ الْمَلَائِکَهًُْ تَحُفُّهُ حَتَّی یَقِفُ بَیْنَ یَدَیْ جَدِّهِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَیَقُولُ یَا جَدَّاهْ وَصَفْتَنِی وَ دَلَلْتَ عَلَیَّ وَ نَسَبْتَنِی وَ سَمَّیْتَنِی وَ کَنَیْتَنِی فَجَحَدَتْنِی الْأُمَّهًُْ وَ تَمَرَّدَتْ وَ قَالَتْ مَا وُلِدَ وَ لَا کَانَ وَ أَیْنَ هُوَ وَ مَتَی کَانَ وَ أَیْنَ یَکُونُ وَ قَدْ مَاتَ وَ لَمْ یُعْقِبْ وَ لَوْ کَانَ صَحِیحاً مَا أَخَّرَهُ اللَّهُ تَعَالَی إِلَی هَذَا الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ فَصَبَرْتُ مُحْتَسِباً وَ قَدْ أَذِنَ اللَّهُ لِی فِیهَا بِإِذْنِهِ یَا جَدَّاهْ فَیَقُولُ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) الْحَمْدُ لِلهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَیْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِینَ.

امام صادق (علیه السلام)- مفضّل عرض کرد: «آقا! بعد از آن مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه می‌کند»؟ فرمود: «لشکری برای دستگیری سفیانی به دمشق می‌فرستد؛ او را گرفته و روی سنگی سر می‌برند. آنگاه حسین (علیه السلام) با دوازده هزار دوست و هفتادودو نفری که در کربلا از یاران او بودند و با وی شهید شدند، آشکار می‌شود. ای خوش آن رجعت نوری … ای مفضّل! گویا می‌بینم که ما ائمه (علیهم السلام) آن موقع جلو پیغمبر (صلی الله علیه و آله) جمع شده و به آن حضرت شکایت می‌کنیم که امّت بعد از وی چه به روز ما آوردند، و می‌گوییم امّت ما را تکذیب کردند و بی‌اعتنایی و نفرین و لعنت و تهدید به قتل نمودند، والیان ستمگر آن‌ها ما را از وطن بیرون آورده به پایتخت خود بردند و جمعی از ما را با سم و حبس کشتند. در این وقت پیغمبر (صلی الله علیه و آله) سخت گریه می‌کند و می‌فرماید: «ای فرزندان من! هرچه به شما رسید بیشتر به جدّ شما رسید». آنگاه فاطمه زهراء (سلام الله علیها) می‌آید و از ظلمی که به او رفته گوید … آنگاه مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) همنام جدّم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) درحالی‌که پیراهن آن حضرت را که آغشته به خون پیشانی و دندان پاکش می‌باشد پوشیده، و فرشتگان اطراف او را گرفته‌اند، آمده و جلو پیغمبر (صلی الله علیه و آله) می‌ایستد، و می‌گوید: «ای جدّ بزرگوار، شما مرا به اوصافی معرفی فرمودی که مردم مرا از روی آن اوصاف بشناسند. و نام و نسب و کنیه‌ام را ذکر فرمودی. با این حال، این امّت منکر وجود من شدند و متمرّد گشتند». و گفتند: «مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) متولّد نشده و اصلاً نبوده. اگر هست کجاست و کی می‌آید»؟ پدرش مرده و اولاد نداشته است و اگر او موجود و سالم می‌بود خدا آمدن او را تا این موقع به تأخیر نمی‌انداخت، ای جدمن! من کار را به خدا سپردم و تاکنون صبر کردم و اینک به فرمان الهی ظاهر گشته‌ام. پیغمبر (صلی الله علیه و آله) می‌فرماید: الحَمْدُ لِلهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الجَنَّةِ حَیْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِینَ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۳۴۰

 بحارالأنوار، ج۵۳، ص۳۰
۷
(زمر/ ۷۴)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- أَنَا وَ شِیعَتِی یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ عَلَی مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ فَیَمُرُّ عَلَیْنَا الْمَلَائِکَهًُْ وَ یُسَلِّمُ عَلَیْنَا قَالَ فَیَقُولُونَ مَنْ هَذَا الرَّجُلُ وَ مَنْ هَؤُلَاءِ فَیُقَالُ لَهُمْ هَذَا عَلِیُّ‌بْنُ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) ابْنُ عَمِّ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) فَیُقَالُ مَنْ هَؤُلَاءِ قَالَ فَیُقَالُ لَهُمْ هَؤُلَاءِ شِیعَتُهُ قَالَ فَیَقُولُونَ أَیْنَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) الْعَرَبِیُّ وَ ابْنُ عَمِّهِ فَیَقُولُونَ هُمَا عِنْدَ الْعَرْشِ قَالَ فَیُنَادِی مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ عِنْدَ رَبِّ الْعِزَّهًِْ یَا عَلِیُّ (علیه السلام) ادْخُلِ الْجَنَّهًَْ أَنْتَ وَ شِیعَتُکَ لَا حِسَابَ عَلَیْکَ وَ لَا عَلَیْهِمْ فَیَدْخُلُونَ الْجَنَّهًَْ وَ یَتَنَعَّمُونَ فِیهَا مِنْ فَوَاکِهِهَا وَ یَلْبَسُونَ السُّنْدُسَ وَ الْإِسْتَبْرَقَ وَ مَا لَمْ تَرَ عَیْنٌ فَیَقُولُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکُورٌ الَّذِی مَنَّ عَلَیْنَا بِنَبِیِّهِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ بِوَصِیِّهِ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) وَ الْحَمْدُ لِلهِ الَّذِی مَنَّ عَلَیْنَا بِهِمَا مِنْ فَضْلِهِ وَ أَدْخَلَنَا الْجَنَّةَ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِینَ.

امام علی (علیه السلام)- من و شیعیانم در روز قیامت، بر روی منبرهایی از نور هستیم. فرشتگان بر ما عبور می‌کنند و سلام می‌کنند. [فرشتگان] می‌گویند: «این مرد کیست و این‌ها چه کسانی هستند»؟ به آن‌ها گفته می‌شود: «این شخص علیّ‌بن‌ابیطالب (علیه السلام)، پسر عموی پیامبر (صلی الله علیه و آله) است». گفته می‌شود: «این‌ها [کسانی که همراه او بر منبرهای نور سوار هستند] چه کسانی هستند»؟ به آن‌ها گفته می‌شود: «این‌ها شیعیان علی (علیه السلام) هستند». به فرشتگان می‌گویند: «پیامبر (صلی الله علیه و آله) عربی و پسر عمویش کجایند»؟ می‌گویند: «آن دو، در نزد عرش هستند». فرمود: «ندا کننده‌ای از آسمان از نزد پروردگار عزّت، ندا می‌دهد: «ای علی (علیه السلام)! تو و شیعیانت داخل بهشت شوید که نه تو حساب و کتاب داری و نه آن‌ها حساب و کتاب دارند». آن‌ها داخل بهشت می‌شوند و در آنجا از میوه‌های آن بهره‌مند شده و حریر نازک و ضخیم در بر می‌کنند و چیزهایی که هیچ چشمی ندیده است. آن‌ها می‌گویند: «سپاس مخصوص خداوندی است که ناراحتی را از دل‌های ما برد، حقیقتاً که خداوند ما بخشنده است و به شکرگزاران جزا می‌دهد» (فاطر۳۴)، همان خدایی که به سبب پیامبرش محمّد (صلی الله علیه و آله) و به‌واسطه‌ی وصیّ او، علیّ‌بن‌ابیطالب (علیه السلام) بر ما منّت نهاد. و ستایش مخصوص خداوندی است که از فضلش به واسطه‌ی آن دو نفر بر ما منّت نهاد و ما را وارد بهشت کرد فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِینَ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۳۴۰

 بحارالأنوار، ج۷، ص۱۹۸

چه نیکوست پاداش عمل‌کنندگان

۲ -۱
(زمر/ ۷۴)

السّجّاد (علیه السلام)- إِذَا جَمَعَ اللَّهُ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ یُنَادِی مُنَادٍ أَیْنَ الصَّابِرُونَ لِیَدْخُلُوا الْجَنَّةَ جَمِیعاً بِغَیْرِ حِسَابٍ قَالَ فَیَقُومُ عُنُقٌ مِنَ النَّاسِ فَتَتَلَقَّاهُمُ الْمَلَائِکَهًُْ فَیَقُولُونَ إِلَی أَیْنَ یَا بَنِی آدَمَ فَیَقُولُونَ إِلَی الْجَنَّهًِْ فَیَقُولُونَ وَ قَبْلَ الْحِسَابِ فَقَالُوا نَعَمْ قَالُوا وَ مَنْ أَنْتُمْ قَالُوا الصَّابِرُونَ قَالُوا وَ مَا کَانَ صَبْرُکُمْ قَالُوا صَبَرْنَا عَلَی طَاعَهًِْ اللَّهِ وَ صَبَرْنَا عَنْ مَعْصِیَهًِْ اللَّهِ حَتَّی تَوَفَّانَا اللَّهُ عزّوجلّ قَالُوا أَنْتُمْ کَمَا قُلْتُمْ ادْخُلُوا الْجَنَّهًَْ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِینَ.

امام سجاد (علیه السلام)- از امام سجّاد (علیه السلام) روایت شده است: روز قیامت که اوّلین و آخرین مخلوقات در آن جمع می‌شوند، منادی از طرف خدای تعالی ندا می‌دهد: صابرین کجایند؟ تا بدون حساب داخل بهشت شوند». قومی و جمعیّتی از جا برمی‌خیزند، و ملائکه ایشان را ملاقات می‌کنند و از ایشان سؤال می‌کنند: «به کجا می‌روید»؟ گویند: «به‌سوی بهشت». ملائکه سؤال می‌کنند. «پیش از حساب»؟ گویند: «آری»! از ایشان می‌پرسند: «شما کیستید که بدون حساب داخل بهشت می‌شوید»؟ گویند: «ما صابران هستیم». گویند: «صبرتان چه بود»؟ در جواب گویند: «صبر بر طاعت خدا و بر معصیت او نمودیم، تا مرگ ما فرا رسید، خداوند ما را به این جهان انتقال داد». ملائکه گویند: «راست گفتید، داخل بهشت شوید. فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِینَ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۳۴۲

 بحارالأنوار، ج۷۹، ص۱۳۸
۲ -۲
(زمر/ ۷۴)

السّجّاد (علیه السلام)- عَنْ أَبِی‌حَمْزَهًَْ الثُّمَالِیِّ عَنْ عَلِیِّ‌بْنِ‌الْحُسَیْنِ (علیه السلام) قَالَ: إِذَا جَمَعَ اللَّهُ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ قَامَ مُنَادٍ فَنَادَی یُسْمِعُ النَّاسَ فَیَقُولُ أَیْنَ الْمُتَحَابُّونَ فِی اللَّهِ؟ قَالَ: فَیَقُومُ عُنُقٌ مِنَ النَّاسِ. فَیُقَالُ لَهُمُک اذْهَبُوا إِلَی الْجَنَّهًِْ بِغَیْرِ حِسَابٍ. قَالَ: فَتَلَقَّاهُمُ الْمَلَائِکَهًُْ فَیَقُولُونَ إِلَی أَیْنَ؟ فَیَقُولُونَ: إِلَی الْجَنَّهًِْ بِغَیْرِ حِسَابٍ. قَالَ: وَ یَقُولُونَ: وَ أَیُّ ضَرْبٍ أَنْتُمْ مِنَ النَّاسِ؟ فَیَقُولُونَ: نَحْنُ الْمُتَحَابُّونَ فِی اللَّهِ. قَالَ: فَیَقُولُونَ: أَیَّ شَیْءٍ کَانَتْ أَعْمَالُکُمْ؟ قَالُوا: کُنَّا نُحِبُّ فِی اللَّهِ وَ نُبْغِضُ فِی اللَّهِ. قَالَ: فَیَقُولُونَ: نِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِین.

امام سجّاد (علیه السلام)- وقتی خداوند، اوّلین و آخرین مخلوقات را [روز قیامت در عرصه محشر] جمع فرماید، نداکننده‌ای بپا می‌خیزد و ندا می‌دهد؛ به‌طوری‌که همه‌ی مردم بشنوند؛ می‌گوید: «کجایند دوستی‌کنندگان با یکدیگر در راه خداوند»؟ حضرت فرمود: «گروهی از مردم بپا می‌خیزند». به آن‌ها گفته می‌شود: «بدون حساب به‌طرف بهشت بروید»، حضرت فرمود: فرشتگان (دیگری) آنان را ملاقات می‌کنند و می‌گویند: «به کجا می‌روید»؟ می‌گویند: «بدون حساب به‌طرف بهشت می‌رویم». فرشتگان می‌گویند: «شما از کدام طایفه از مردمید»؟ می‌گویند: «ما دوستی‌کنندگان در راه خداییم». فرشتگان می‌گویند: «عمل و کار شما [در دنیا که موجب این‌گونه محبوبیّت نزد خداوند گشته] چه بوده»؟ می‌گویند: «در راه خدا دوست می‌داشتیم و در راه خدا دشمن می‌داشتیم». فرشتگان گویند: «نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلینَ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۳۴۲

 وسایل الشیعه، ج۱۶، ص۱۶۷/ نورالثقلین

معرفی بیشتر سوره زمر

جمع زمره است به معنى دسته، جماعت، فوج [1]

مفهوم کلی سوره

خداباورى ؛

دادگاه عدل الهى در رستاخيز؛

تأثير نيرومند قرآن بر قلب انسان ؛

شب زنده دارى و عبادت .[2]

اسامی سوره

زمر، غُرَف.[3]

علت نام‌گذاری

«سوره زمر»؛ سبب نام‌گذارى اين سوره به «زمر» (فوج و گروه) تكرار اين واژه در آيات هفتادویک‌ و هفتادوسه است .

«سوره غرف»؛ از آن رو «غُرَف» (اتاق و كاخ) ناميده شده كه اين واژه در آيۀ بیستم اين سوره تكرار شده است.[4]

تعداد آیات

سوره زمر هفتادوپنج آیه دارد.[5]

تعداد کلمات

سوره زمر هزاروصدوهفتاد ودو کلمه دارد.[6] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد کلمات سوره های قرآن مختلف است)

تعداد حروف

سوره زمر چهارهزارونهصدوهشت حرف دارد.[7] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد حروف سوره های قرآن مختلف است)

اهداف و آموزه ها

هدف هاى اساسى سوره زمر عبارت اند از:

1. دعوت به توحيد؛

2. يادآورى رستاخيز و خصوصيات آن.[8]

محتوا و موضوعات

سوره زمر از چند بخش مهم تشكيل يافته است:

چيزى كه بيش از همه در سراسر اين سوره منعكس است مسالۀ دعوت به توحيد خالص مى باشد، توصيه در تمام ابعاد و شاخه هايش، توحيد خالقيت، توحيد ربوبيت، و توحيد عبادت، مخصوصا روى مسالۀ اخلاص در عبادت و بندگى خدا بارها در آيات مختلف اين سوره تكيه شده است، و تعبيراتش در اين زمينه آن چنان مؤثر است كه قلب انسان را به سوى اخلاص مى كشاند و جذب مى كند؛

مسالۀ مهم ديگرى كه در مقاطع مختلف اين سوره و تقريبا از آغاز تا انجام آن مورد توجه است مساله معاد و دادگاه بزرگ عدالت خدا است، مساله ثواب و جزا، غرفه هاى بهشتى، و سايبانهاى آتشين دوزخى، مساله ترس و وحشت روز قيامت، و آشكار شدن نتايج اعمال، و ظاهر شدن خود آنها در آن صحنه بزرگ مساله سياه شدن صورت دروغگويان و كسانى كه بر خدا افترا بستند، رانده شدن كافران به سوى جهنم، ملامت و سرزنش فرشتگان عذاب نسبت به آنها، و دعوت بهشتيان به سوى بهشت و تبريك و تهنيت فرشتگان رحمت به آنها! اين مسائل كه بر محور معاد دور مى زند آن چنان با مسائل توحيدى آميخته است كه گويى تار و پود يك پارچه را تشكيل مى دهد؛

بخش ديگرى از اين سوره كه تنها قسمت كوتاهى از آن را اشغال مى كند اهميت قرآن مجيد است، ولى اين بخش كوتاه ترسيم جالبى از قرآن و تاثير نيرومند آن در قلوب و جانها در بر دارد؛

بخش ديگرى كه آن هم نسبتا كوتاه است بيان سرنوشت اقوام پيشين و مجازات دردناك الهى نسبت به تكذيب كنندگان آيات حق مى باشد؛

و بالآخره بخشى از اين سوره نيز پيرامون مسالۀ توبه و باز بودن درهاى بازگشت به سوى خداست، و مؤثرترين آيات توبه و رحمت در اين بخش بيان شده كه شايد در قرآن آيه اى نويدبخش تر از آن در اين زمينه نباشد.[9]

فضائل، خواص و ثواب قرائت

ابى‌بن‌كعب از پيامبر خدا صلی‌الله‌عليه‌وآله نقل كرده كه فرمود: «هر كه سوره زمر را بحواند خداوند اميد او را قطع نكرده و ثواب ترسندگان را كه از خداوند مى ترسند به او مى بخشد».

هارون‌بن‌خارجه از امام صادق عليه‌السلام نقل كرده كه فرمود: «هر كه سوره زمر را بخواند خدا شرافت دنيا و آخرت را به او مى بخشد و او را بدون مال و فاميل عزيز مى گرداند تا هر كه او را ببيند شكوهش به وى نموده شده، و جسدش بر آتش حرام گردد و براى او هزار شهر در بهشت ساخته شود كه در هر شهرى هزار كاخ بوده و در هر كاخى صد حوريه مى باشد و علاوه براى او دو چشمه جارى و دو چشمه جوشان و دو بوستان خرم و حوريان پرده‌نشين در خيمه ها مى باشد.[10]

محل نزول

همه آيات سوره زمر طبق گفته «مجاهد و قتاده و حسن» مكى مى باشد. و برخى گفته اند: سه آيه اين سوره در مدينه نازل شده كه درباره «وحشى» قاتل «حمزه» و از اول آيه (قُلْ يا عِبادِيَ) تا آخر آيه سوم مى باشد .[11]

زمان نزول

سوره زمر در دوران اخير زندگى مسلمانان در مكه، يعنى پس از معراج و قبل از هجرت فرود آمده است.[12]

فضای نزول

مشركان از آن حضرت خواسته اند از دعوت خود دست بردارد و متعرض خدايان آنها نشود و او را از غضب خدايان خود ترسانده اند و نيز او را به عبادت آنها خوانده اند، اين جريان سبب نزول سوره زمر با آن لحن موكد گرديده است.

علاوه بر اين سوره مباركۀ زمر مسئله توحيد و يگانگى خدا و نفوذ قدرت او را در اراده كائنات در حدّ اعلى از راه عقل و وحى آسمانى بيان مى كند و از آنها نتيجه مى گيرد كه خلقت و تدبير كائنات در دست خداست، عبادت و اطاعت خاص اوست و نيز مسئله معاد را مطرح كرده و در آخر مى فرمايد: متّقيان گروه گروه به بهشت و كفّار فوج فوج رهسپار آتش خواهند شد.

راه زندگى آن نيست كه انسان در دفع مضرات و جلب منافع به مجسمه ها و مخلوق روى آورد و زندگى خويش را با رسومات از خود ساخته به آخر رساند و گرنه خلقت او عاطل و باطل خواهد بود، خدا از خلقت او غرضى دارد، رسيدن به آن هدف و غرض، در اطاعت و زندگى از نظر خداست.[13]

ترتیب در مصحف

سوره زمر در چينش كنونى قرآن سى‌ونهمين سوره به شمار می آید.[14]

ترتیب بر اساس نزول

سوره زمر پنجاه‌ونهمين سوره در ترتيب نزول است و بعد از سوره سبأ نازل شده است.[15] (لازم به ذکر است اقوال در ترتیب نزول سوره های قرآن مختلف است)

ارتباط با سوره قبلی

خداوند متعال سوره ص را با ذکر قرآن و اهمیت آن به پایان رسانیده است و سوره زمر را هم با مطالبی در مورد قرآن آغاز می کند.

ویژگی

سوره زمر از سور مثانی می باشد مثانی سوره هایی هستند که بعد از سور مئین قرار گرفته اند و زیر صد آیه دارند مانند اینکه سور مئین مبادی باشند و توالی آن مثانی آن فرض شده اند.[16]

سوره های مثانی عبارتند از: احزاب و حجّ و قصص و نمل و نور و انفال و مریم و عنکبوت و روم و یس و فرقان و حجر و رعد و سبأ و فاطر و إبراهیم و ص و محمد و لقمان و زمر.[17]

روايتى است كه از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده كه فرمود: خداوند هفت سوره طوال را به جاى تورات و سوره هاى مئين را به جاى انجيل و سوره هاى مثانى را به جاى زبور به من داد، و پروردگارم مرا با دادن سوره هاى مفصّل فزونى بخشيد.[18]

آیۀ مشهور باز بودن راه توبه برای همگان « قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِم …» (آیه پنجاه و سوم) در این سوره است.


[1]قاموس قرآن، ج 3، ص 179

[2]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 21

[3]همان، ص 23

[4]همان

[5]الكشف و البيان، ج 8، ص 220

[6]همان

[7]همان

[8]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 24

[9]تفسير نمونه، ج 19، ص 360-359

[10]ترجمه تفسير مجمع‌البيان، ج 21، ص 138

[11]همان

[12]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 23

[13]تفسير احسن‌الحديث، ج 9، ص 259-258

[14]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 23

[15]التمهيد في علوم القرآن، ج 1، ص 136

[16]زاد المسير فى علم التفسير، ج 4، ص 141

[17]التمهید في علوم القرآن، ج1، ص 313

[18]جامع البيان فى تفسير القرآن، ج 1، ص 34