آیه 21 سوره زمرReviewed by متین on Jul 13Rating: 4.5آیه 21 سوره زمر

♦ آیه 21 سوره زمر ♦

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَلَكَهُ يَنَابِيعَ فِي الْأَرْضِ ثُمَّ يُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَجْعَلُهُ حُطَامًا ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَذِكْرَىٰ لِأُولِي الْأَلْبَابِ

دسترسی سریع به خدمات

ترجمه آیه
تفسیر آیه
نکته آیه
تفسیر روایی
معرفی اجمالی سوره

ترجمه های آیه (فارسی – انگلیسی)

آیا ندیدی که خداوند از آسمان آبی فرستاد و آن را بصورت چشمه‌هایی در زمین وارد نمود، سپس با آن زراعتی را خارج می‌سازد که رنگهای مختلف دارد؛ بعد آن گیاه خشک می‌شود، بگونه‌ای که آن را زرد و بی‌روح می‌بینی؛ سپس آن را در هم می‌شکند و خرد می‌کند؛ در این مثال تذکّری است برای خردمندان (از ناپایداری دنیا)!

|آيا نديدى كه خدا از آسمان، آبى فرستاد، پس آن را به چشمه‌هايى كه در زمين است راه داد، آن‌گاه به وسيله آن كشتزارى با رنگ‌هاى گوناگون بيرون مى‌آورد، سپس خشك مى‌گردد، آن‌گاه آن را [به تدريج‌] زرد و بى‌روح مى‌بينى، سپس خردش مى‌گرداند؟ قطعا در اين [دگرگونى

مگر نديده‌اى كه خدا از آسمان، آبى فرود آورد پس آن را به چشمه‌هايى كه در [طبقات زيرين‌] زمين است راه داد، آنگاه به وسيله آن كشتزارى را كه رنگهاى آن گوناگون است بيرون مى‌آورد، سپس خشك مى‌گردد، آنگاه آن را زرد مى‌بينى، سپس خاشاكش مى‌گرداند. قطعاً در اين [دگرگونيها] براى صاحبان خرد عبرتى است.

آیا (نشانه لطف‌های خدا را در دنیا) نمی‌بینی که خدا از آسمان آب باران نازل گردانید و آن را در روی زمین در نهرها و جویها روان ساخت آن گاه انواع نباتات گوناگون بدان برویاند باز (از سبزی و خرّمی) رو به خزان آرد و نخست بنگری که زرد شود و آن گاه خدا (چوب و علف) خشکش گرداند؟ همانا در آن صاحبان عقل را تذکر (قدرت و رحمت الهی) است.

آیا ندانسته ای که خدا از آسمان آبی نازل کرد، پس آن را به صورت چشمه هایی در زمین درآورد، آن گاه به وسیله آن زراعتی را که رنگ هایش گوناگون است، بیرون می آورد، سپس [آن زراعت] خشک می شود، در نتیجه آن را به رنگ زرد بینی، پس آن را ریز ریز و در هم شکسته می کند؛ بی تردید در این [دگرگونی ها] برای خردمندانْ هشدار و عبرتی است.

آيا نديده‌اى كه خدا از آسمان باران فرستاد و آن را چون چشمه‌سارهايى در زمين روان گردانيد، آنگاه به آن كشته‌هاى رنگارنگ برويانيد، سپس همه خشك مى‌شوند و مى‌بينى كه زرد شده‌اند، آنگاه خردشان مى‌سازد؟ هر آينه خردمندان را در آن اندرزى است.

آیا ننگریسته‌ای که خداوند از آسمان آبی فرو فرستاد و آن را در [مخزن‌] چشمه‌ساران در دل زمین راه داد، سپس بدان کشت گوناگون بر می‌آورد، سپس [آن کشت‌] می‌خشکد و آن را زرد می‌بینی، سپس آن را خرد و خوار می‌کند، در این امر برای خردمندان یادآوری است‌

آيا نديده‌اى كه خدا از آسمان آبى فرو آورد پس آن را به چشمه‌سارهايى در زمين روان ساخت، آنگاه بدان [آب‌] كشتهايى به رنگهاى گوناگون بيرون مى‌آورد سپس خشك گردد پس آن را زرد شده بينى، آنگاه آن را شكسته و خرد مى‌سازد. هر آينه خردمندان را در آن يادكرد و پندى است.

(ای مخاطب!) مگر نمی‌بینی که خداوند از آسمان آب را می‌باراند و آن را به آب انبارهای زیرزمینی زمین وارد و مستقرّ می‌گرداند، و سپس به وسیله‌ی آن انواع سبزه‌زارها و کشتزارها را با رنگهای گوناگون می‌رویاند، و آن‌گاه سبزه‌زارها و کشتزارها می‌بالند و لبریز از جوش و خروش می‌شوند و بعداً آنها را پژمرده و زردرنگ می‌بینی، و آن وقت خدا آنها را خشک و پرپر می‌سازد؟ واقعاً در این (چرخه‌ی آب و گیاه، درس) عبرتی برای خردمندان است.

آیا ندیدی که به‌راستی خدا از آسمان، آبی فرود آورد. پس آن را به چشمه‌هایی که در (طبقات زیرین) زمین است نفوذ داد؛ آن‌گاه با آن کشتزاری را که رنگ‌های آن گوناگون است بیرون می‌آورد. سپس (آن کشتزارها) به هیجان آمده. پس آن را بسی زرد می‌بینی، سپس خاشاکش می‌گرداند. بی‌گمان در این (دگرگونی‌ها) برای خردمندان یادواره‌ای است.

آیا ندیدی که خدا فرستاده است از آسمان آبی پس براندش به خزانه‌هائی در زمین تا برون آرد بدان کشتی را که گوناگون است رنگهایش پس بخشکد که بینیش زرد شده سپس بگرداندش کوبیده همانا در این است یادآوردنی برای خردمندان‌

Have you not considered how Allah sends down water from the sky, then He makes it flow into underground wells, then He produces with it plants of various colors, then they wither and you see them yellowing, then He turns them into debris? Surely in this is a reminder for those with understanding.

تفسیر های آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسَلَكَهُ يَنابِيعَ فِي الْأَرْضِ ثُمَّ يُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَجْعَلُهُ حُطاماً إِنَّ فِي ذلِكَ لَذِكْرى‌ لِأُولِي الْأَلْبابِ «21»

آيا نديده‌اى كه خداوند از آسمان آبى فرو فرستاد، پس آن را به صورت چشمه‌هايى در زمين راه داد، سپس با آن، زراعتى كه رنگ‌هاى گوناگونى دارد بيرون مى‌آورد، آن گاه آن كشت (و زراعت) با هيجان رشد مى‌كند (تا آن كه مى‌خشكد) پس آن را زرد مى‌بينى، سپس آن را به صورت كاه و خاشاك در مى‌آورد، همانا در اين (تغيير و تحوّل) براى خردمندان پند و يادآورى است (كه بدانند دنيا ناپايدار است).

نکته ها

«سلك» از «سلوك» به معناى دخول و نفوذ است و «يَنابِيعَ» جمع «ينبوع» به معناى چشمه است.

«يَهِيجُ» از هيجان به معناى حركت تند و با جوش و خروش است. اين كلمه هرگاه به كشت‌

جلد 8 – صفحه 159

و نبات نسبت داده شود به معناى آغاز خشك شدن است.

«حطام» به معناى خرده‌هاى گياه خشك شده و كاه است، «ألباب» جمع «لب» به معناى مغز و عقل است.

پیام ها

1- از كنار پديده‌هاى طبيعت غافلانه نگذريم. «أَ لَمْ تَرَ»

2- يكى از راه‌هاى خداشناسى دقّت در پديده‌هاست. «أَ لَمْ تَرَ»

3- باران آسمان منبع چشمه سارها و آب‌هاى زير زمينى است. «أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسَلَكَهُ يَنابِيعَ»

4- عوامل طبيعى بستر و مجراى اراده خداوند است. (روياندن گياهان كار خداست ولى از طريق آب). «يُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً»

5- رنگ‌هاى گوناگون گياهان، ميوه‌ها و گلها كه از يك آب و خاك مى‌رويد نشانه‌ى قدرت خداست. «زَرْعاً مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ»

6- آفرينش همه‌ى پديده‌ها به اراده‌ى الهى است. «فَسَلَكَهُ‌- يُخْرِجُ‌- يَجْعَلُهُ»

7- كسانى كه به سرچشمه‌ى هستى و هدف آن نمى‌انديشند، بى‌خردند. «لَذِكْرى‌ لِأُولِي الْأَلْبابِ»

8- پندپذيرى، نشانه‌ى عقل است. «لَذِكْرى‌ لِأُولِي الْأَلْبابِ»

9- مؤمن، خردمند و كافر، لجوج و بى‌خرد است. «لَذِكْرى‌ لِأُولِي الْأَلْبابِ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)


أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسَلَكَهُ يَنابِيعَ فِي الْأَرْضِ ثُمَّ يُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَجْعَلُهُ حُطاماً إِنَّ فِي ذلِكَ لَذِكْرى‌ لِأُولِي الْأَلْبابِ «21»

أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ‌: آيا نمى‌بينى اى بيننده بدرستى كه خداى تعالى، أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً: نازل فرمايد از آسمان باران را، فَسَلَكَهُ يَنابِيعَ فِي الْأَرْضِ‌: پس در آورد آن آب را در چشمه‌هاى نابع و كاريزهاى جارى كه در زمين است، ثُمَّ يُخْرِجُ بِهِ‌: پس بيرون آورد از آن آب، زَرْعاً مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ‌: زرعى را كه گوناگون است رنگهاى آن از قرمزى و سبزى و سفيدى و زردى و غير آن، يا صنوف مختلفه و اجناس متشتّته از گندم و جو و برنج و كنجد و غير آن، ثُمَّ يَهِيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا: پس خشك مى‌شود آن زرع بعد از سبزى و نضارت، پس مى‌بينى آن را زرد شده پس از طراوت، ثُمَّ يَجْعَلُهُ حُطاماً: پس مى‌گرداند خدا آن را ريزه ريزه و درهم شكسته و خرد


«1» به نقل از نورالثقلين، ج 4، ص 482- 483 و نيز تفسير قمى ج 2 ص 246 تا 248.

«2» سفينة البحار (چ بيروت) ج 2 ص 413.

جلد 11 – صفحه 234

گشته، إِنَّ فِي ذلِكَ‌: بدرستى كه در انزال باران و اخراج زروع مختلفه به آن و تقلب آن از حالى به حالى و صفتى به صفتى، لَذِكْرى‌ لِأُولِي الْأَلْبابِ‌: هر آينه ياد كردنى است براى صاحبان عقل خالص از شوائب اوهام، كه در آن تفكر نمايند و عارف شوند به صانع عالم و عالم گردند به قدرت او سبحانه و به مبدء و معاد و بعث و نشور، يا در آن پندى است مر اهل خرد را كه تشبيه نمايند اموال و عوارض دنيا را به آن مزروع تر و تازه و بر آن اعتماد نكنند، چه اندك وقتى نموّ آن به پژمردگى، و طراوت آن به كدرت مبدل گردد.

تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسَلَكَهُ يَنابِيعَ فِي الْأَرْضِ ثُمَّ يُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَجْعَلُهُ حُطاماً إِنَّ فِي ذلِكَ لَذِكْرى‌ لِأُولِي الْأَلْبابِ «21» أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى‌ نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولئِكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ «22» اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِلى‌ ذِكْرِ اللَّهِ ذلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ «23» أَ فَمَنْ يَتَّقِي بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذابِ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ قِيلَ لِلظَّالِمِينَ ذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ «24» كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتاهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَيْثُ لا يَشْعُرُونَ «25»

ترجمه‌

آيا نديدى كه خداوند فرستاد از آسمان آب را پس روان گردانيد آنرا از چشمه‌هائى در زمين پس بيرون مى‌آورد بآن زراعتى را كه مختلف است رنگهايش پس خشك ميشود پس مى‌بينى آنرا زرد شده پس ميگرداند آنرا شكسته و خورد شده همانا در اين هر آينه پندى است براى خردمندان‌

آيا پس كسيكه گشادگى داد خدا سينه‌اش را براى اسلام پس او است با نورى از پروردگارش پس واى بر آنها كه سخت است دلهاشان از ياد خدا آنگروه در گمراهى آشكارند

خداوند فرستاد بهترين گفتار جديد را كتابى كه آياتش شبيه است بيكديگر داراى مكرّراتى كه ميلرزد از آن پوستهاى آنانكه ميترسند از پروردگارشان پس نرم ميشود و آرام ميگردد پوستهاشان و دلهاشان بياد خدا اين راهنمائى خدا است هدايت ميكند بآن هر كه را ميخواهد و كسيرا كه گمراه كند خدا پس نيست براى او راهنمائى‌

آيا كسيكه پرهيز ميكند بصورت خود از بدى عذاب روز قيامت چه حالى دارد و گفته شود به ستمكاران بچشيد آنچه را كه بوديد كسب‌


جلد 4 صفحه 492

ميكرديد

تكذيب كردند كسانى كه بودند پيش از آنها پس آمد آنها را عذاب الهى از جائيكه نميدانستند.

تفسير

خداوند منّان بعد از دعوت بتوحيد استدلال فرموده است بر آن بآنكه اى انسان عاقل آيا نمى‌بينى خداوند از آسمان باران رحمت خود را نازل فرموده و آنرا از چشمه‌ها در زمين جارى ساخته پس بيرون ميآورد بوسيله آن آب جارى زراعتهائى را كه مختلف است انواع و اصناف و الوان آنها مانند گندم و جو و برنج و ارزن و ساير حبوبات گوناگون رنگارنگ از سطح زمين و چند روزى سبز و خرّم است پس خشك ميشود و مى‌بينى آنرا كه زرد شده پس ميگرداند آنرا بوسيله باد و دست كارگران ريز ريز و خورد شده و آن جزء بدن انسان و حيوانات ميگردد و بالاخره خاك ميشود و باز از زمين سر بيرون ميكند و بصورت اوّل برميگردد اگر داراى عقل و خرد باشى متذكّر خواهى شد كه خودت هم بهمين منوال بوده و خواهى بود هميشه سرسبز و خرّم نخواهى ماند و بدولت دو روزه مغرور نخواهى گشت ولى تمام مردم در اين تذكّرات و تنبّهات يكسان نيستند آيا كسيكه خداوند باو شرح صدر و وسعت قلب براى درك حقائق اسلام و ثبات قدم در آن عنايت فرموده كه روشن ضمير و با نوار الهيّه مستنير ميباشد مانند كسى است كه از اين نعمت محروم است پس واى بحال كسانيكه بواسطه اعراض از ذكر خدا و توغّل در معاصى قساوت قلب پيدا كرده‌اند و سخت شده دلهاشان كه ديگر موعظه و نصح و تحذير در دل آنها اثر نميكند بلكه از شنيدن آنها و آيات قرآنيّه مشمئز ميشوند و شايد باين ملاحظه قساوت متعدّى بمن شده چون اشمئزاز متعدّى بمن ميشود و شايد بملاحظه سببيّت ذكر خدا براى قساوت باشد در بعضى نفوس چنانچه فيض ره بيان فرموده ولى بنظر حقير بعيد است و معلوم است كه اين قبيل مردم در گمراهى واضحى بسر ميبرند و در بعضى از روايات براى شرح صدر و نور قلب علائمى ذكر شده كه از آن جمله اعراض از دنيا و اقبال بآخرت و تهيّه لوازم مرگ است و قمّى ره نقل فرموده كه در باره امير المؤمنين عليه السّلام نازل شده و عامّه آنرا نازل در شأن آنحضرت و حمزه دانند و ما بعد آنرا نازل در باره ابو لهب و اولادش و بهترين احاديث و اخبار قصص و حكايات انبياء عظام است كه‌


جلد 4 صفحه 493

خداوند آنها را در كتاب كريم خود بكرّات و مرّات متقارب بيكديگر و شبيه بهم ذكر فرموده بدون اختلاف و تهافتى در آن كه بلرزه درآيد از شنيدن آن پوستهاى بدن كسانيكه ميترسند از خدا پس بسبب خضوع و خشوع نرم و متأثر و مطمئن شود پوستهاشان و دلهاشان بياد خدا و نصرت بر اعدا اين حال بين خوف و رجاء يا اين احسن الحديث توفيق و هدايت الهيّه است كه شامل حال هر كس خواسته باشد ميشود و كسيرا كه خدا بخود واگذار فرمود براى عدم قابليت و اعراض از ذكر در دنيا و آخرت هادى و راهنمائى نخواهد داشت اينمعنى بنظر حقير رسيد ولى مفسرين احسن الحديث را عبارت از تمام قرآن دانسته‌اند بمناسبت نزول آن بعد از كتب سماويه قديمه و تشابه آيات و سور آنرا باعتبار فصاحت و بلاغت و صحّت معانى و استحكام مبانى و كثرت نفع و عدم اختلاف و تناقض دانسته‌اند و حكمت تكرار در آيات قرآن را فرموده‌اند آنستكه نفوس از استماع مواعظ و نصايح تنفّر دارد و تا تكرار نشود راسخ در آن نگردد و شمه‌اى از اينمقال در اوّل اين كتاب گذشت و اينكه مثانى كه جمع مثنى است صفت كتاب كه مفرد است قرار داده شده براى آنستكه قرآن مشتمل بر آيات و اجزاء و تفاصيل است و بعضى مثانى بودن كتاب را باعتبار تكرار آن بتلاوت و نياوردن ملالت و نيفتادن از حلاوت دانسته‌اند و محتمل است مثانى تميز باشد براى متشابها يعنى متشابه است مكرّرات آن و بنابر اين مؤيّد نظريّه حقير خواهد بود چون مكرّرات نوعا در قصص قرآنيه است و بر سبيل تعجّب فرموده است آيا كسيكه دست بسته وارد جهنّم ميشود و اشرف اعضاء بدن خود را كه صورت است براى خود سپر آتش و عذاب شديد آن ميكند با آنكه بايد دست را سپر قرار داد مانند كسى است كه مأمون از عذاب است و در سايه عرش الهى قرار دارد و با اينحال باز ملائكه غضب باو و همكارانش در ظلم بنفس و غير ميگويند بچشيد نتيجه اعمال زشت خودتان را در دنيا از مخالفت انبيا و اولياء امم سابقه هم در نتيجه تكذيب انبياء سلف و اوصياء ايشان بعذاب‌هاى گوناگون معذب شدند از راهى كه تصوّر آنرا نميكردند و در وقتى كه انتظار آنرا نداشتند چنانچه در آيات آتيه ذكر شده است.


جلد 4 صفحه 494

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أَ لَم‌ تَرَ أَن‌َّ اللّه‌َ أَنزَل‌َ مِن‌َ السَّماءِ ماءً فَسَلَكَه‌ُ يَنابِيع‌َ فِي‌ الأَرض‌ِ ثُم‌َّ يُخرِج‌ُ بِه‌ِ زَرعاً مُختَلِفاً أَلوانُه‌ُ ثُم‌َّ يَهِيج‌ُ فَتَراه‌ُ مُصفَرًّا ثُم‌َّ يَجعَلُه‌ُ حُطاماً إِن‌َّ فِي‌ ذلِك‌َ لَذِكري‌ لِأُولِي‌ الأَلباب‌ِ «21»

آيا نمي‌بيني‌ اينكه‌ خداوند نازل‌ ميفرمايد ‌از‌ طرف‌ بالا آب‌ ‌را‌ باران‌ و برف‌ و تگرگ‌ ‌پس‌ روان‌ ميكند ‌آن‌ آب‌ ‌را‌ چشمه‌هايي‌ ‌در‌ اطراف‌ زمين‌ ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ خارج‌ ميفرمايد بآن‌ آب‌ زراعت‌هايي‌ مثل‌ فواكه‌ و حبوب‌ و بقول‌ ‌که‌ ‌هر‌ كدام‌ ‌با‌ يكديگر اختلاف‌ رنگ‌ دارند ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ خشك‌ ميشود ‌پس‌ ميبيني‌ ‌آن‌ زرع‌ ‌را‌ زرد ‌شده‌ ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ قرار ميدهد ‌او‌ ‌را‌ خشك‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌هم‌ پاشيده‌ ميشود ‌پس‌ محققا ‌در‌ ‌اينکه‌ قدرت‌نمايي‌ ‌هر‌ آينه‌ يادآوريست‌ ‌از‌ ‌براي‌ صاحبان‌ عقل‌ و رشد و ادراك‌.

أَ لَم‌ تَرَ و ‌لو‌ خطاب‌ ‌به‌ پيغمبر ‌است‌ و لكن‌ مراد جميع‌ ذوي‌ العقول‌ و مكلفين‌ ‌است‌.

أَن‌َّ اللّه‌َ أَنزَل‌َ مِن‌َ السَّماءِ ماءً ‌که‌ خداوند بواسطه اشعه شمس‌ ابخره‌ ‌را‌ ‌از‌ دريا بصورت‌ ابر و بتوسط باد ‌در‌ اطراف‌ زمين‌ ‌که‌ ‌از‌ قسمت‌ آب‌ بيرون‌ ‌است‌ حركت‌ ميدهد و ‌پس‌ ‌از‌ سرد شدن‌ بخار آب‌ها ‌را‌ بنقاط مختلفه‌ ميباراند و ‌در‌

جلد 15 – صفحه 301

تخوم‌ زمين‌ فرو ميروند.

فَسَلَكَه‌ُ يَنابِيع‌َ فِي‌ الأَرض‌ِ چشمه‌ها و نهرها و رودخانه‌ها و چاهها ظاهر ميشود و ‌از‌ همين‌ آب‌ واحد و زمين‌ واحد ثُم‌َّ يُخرِج‌ُ بِه‌ِ زَرعاً مثل‌ گندم‌ و جو، برنج‌، عدس‌، ماش‌، نخود، لوبيا و ‌غير‌ اينها.

مُختَلِفاً أَلوانُه‌ُ بعضي‌ گفتند مراد انواع‌ مختلف‌ و اصناف‌ متشتت‌ و خواص‌ متعدد و ‌هر‌ كدام‌ طعمش‌ متفاوت‌ ‌است‌ و بعضي‌ گفتند مراد همان‌ رنگ‌هاي‌ مختلف‌ ‌است‌.

ثُم‌َّ يَهِيج‌ُ خشك‌ ميشود و ‌از‌ حال‌ خضرويّة بيرون‌ ميرود.

فَتَراه‌ُ مُصفَرًّا ‌پس‌ ميبيني‌ ‌او‌ ‌را‌ زرد ‌شده‌ ثُم‌َّ يَجعَلُه‌ُ حُطاماً ‌از‌ ‌هم‌ پاشيده‌ و جدا ‌شده‌ و ريخته‌ ‌شده‌ ‌که‌ موقع‌ حصاد ‌است‌.

إِن‌َّ فِي‌ ذلِك‌َ ‌در‌ ‌اينکه‌ قدرت‌ نمايي‌ ‌که‌ ‌از‌ يك‌ آب‌ و يك‌ زمين‌ چه‌ اندازه‌ حبوبات‌ مختلفه‌ خارج‌ ميشود.

لَذِكري‌ باعث‌ يادآوريست‌ و معرفت‌ بخالق‌ ‌آنها‌ ‌که‌ انسان‌ ‌هم‌ مراتب‌ سير دارد ‌از‌ نطفه‌ ‌تا‌ بعث‌ قيمة لكن‌ لِأُولِي‌ الأَلباب‌ِ نه‌ كساني‌ ‌که‌ تمام‌ اينها ‌را‌ مستند بطبيعت‌ عادم‌ الشعور ميدانند بلكه‌ ‌خود‌ طبيعت‌ ‌هم‌ معدوم‌ ‌است‌ و نيست‌ نميتواند هست‌ كند.

ذات‌ نايافته‌ ‌از‌ هستي‌بخش‌

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 21)- در این آیه بار دیگر قرآن به دلائل توحید و معاد باز می‌گردد، و بحثهایی را که در آیات گذشته پیرامون کفر و ایمان بود تکمیل می‌کند.

روی سخن را به پیامبر صلّی اللّه علیه و اله کرده، به عنوان سرمشقی برای همه مؤمنان، می‌فرماید: «آیا ندیدی که خداوند از آسمان آبی فرستاد و آن را بصورت چشمه‌هائی در زمین وارد نمود»؟! (أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسَلَکَهُ یَنابِیعَ فِی الْأَرْضِ).

قطره‌های حیاتبخش باران از آسمان نازل می‌شود، قشر «نفوذ پذیر» زمین آنها را به درون می‌پذیرد و تا به قشر «نفوذ ناپذیر» می‌رسد آنها را متوقف می‌سازد و ذخیره می‌کند، سپس بصورت چشمه‌ها و قناتها و چاهها بیرون می‌فرستد.

بعد می‌افزاید: «سپس با آن زراعتی را خارج می‌سازد که رنگهای مختلف دارد» (ثُمَّ یُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ).

هم انواع آن مختلف است، همچون گندم و جو و برنج و ذرت، و هم کیفیتهای آن متفاوت است، و هم رنگ ظاهری آن، بعضی سبز تیره، بعضی سبز کمرنگ، بعضی دارای برگهای پهن و گسترده، و بعضی برگهای باریک و لطیف و همچنین …!

ج4، ص220

بعد به مراحل دیگر حیات این گیاه پرداخته، می‌گوید: «بعد آن گیاه خشک می‌شود به گونه‌ای که آن را زرد و بی‌روح می‌بینی»! (ثُمَّ یَهِیجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا).

تند باد از هر سو می‌وزد، و آن را که سست شده است از جا می‌کند «سپس آن را درهم شکسته و خرد می‌کند» (ثُمَّ یَجْعَلُهُ حُطاماً).

«در این مثال تذکری است برای خردمندان» از ناپایداری دنیا (إِنَّ فِی ذلِکَ لَذِکْری لِأُولِی الْأَلْبابِ).

تذکری است از نظام حسابشده و با عظمت عالم هستی و ربوبیت پروردگار در این صحنه عظیم، و نیز تذکری است از پایان زندگی و خاموش شدن شعله‌های حیات، و سپس مسأله رستاخیز، و تجدید حیات مردگان.

نکته های آیه

۱ – خداوند، نازل کننده آب باران از آسمان (فضاى بالا) است. (ألم تر أنّ اللّه أنزل من السماء ماء)

۲ – خداوند، باران را به صورت چشمه سارها در دل زمین راه داده و روان ساخته است. (أنّ اللّه أنزل من السماء ماء فسلکه ینبیع فى الأرض) «سلوک» (مصدر «سلک») به معناى داخل کردن و نفوذ دادن شىء است.

۳ – باران، منشأ پیدایش چشمه سارها در زمین (أنزل من السماء ماء فسلکه ینبیع فى الأرض) «ینبوع» (مفرد «ینابیع») به معناى مکان جوشش آب (چشمه) است.

۴ – آسمان، از منابع آب در زمین (أنزل من السماء ماء فسلکه ینبیع فى الأرض)

۵ – وجود لایه هاى نفوذپذیر آب در بستر زمین (أنزل من السماء ماء فسلکه ینبیع فى الأرض)

۶ – جریان رویش کشت هاى رنگارنگ و رسیده و آن گاه خشک و خرد شدن ساقه ها و برگ هاى آنها، به دست خداوند است. (ثمّ یخرج به زرعًا مختلفًا ألونه ثمّ یهیج فتریه مصفرًّا ثمّ یجعله حطمًا) «هیجان» (مصدر «یهیج») در اصل به معناى حرکت شتابان و جوش و خروش است. این کلمه هرگاه به کشت ها و نباتات نسبت داده شود، آغاز خشک شدن را افاده مى کند و این کنایه از رسیدن محصول و وقت چیدن آن است. «حطام» به معناى خرده هاى یک شىء خشک شده است و مقصود از آن، خرد و کاه شدن برگ ها و ساقه هاى کشت ها است.

۷ – آب، مایه حیات و رویش کشت هاى متنوع و رنگارنگ (یخرج به زرعًا مختلفًا ألونه ثمّ یهیج فتریه مصفرًّا)

۸ – متنوع و رنگارنگ بودن کشت ها، از جلوه هاى قدرت خدا و توحید ربوبى او است. (ثمّ یخرج به زرعًا مختلفًا ألونه) آیه شریفه، درصدد بیان جلوه هایى از قدرت و توحید ربوبى خداوند (چون نزول باران، پیدایش چشمه ها و روییدن کشت ها) است. بنابراین اختصاص به ذکر یافتن قید تنوع و رنگارنگى کشت ها، مى تواند به منظور به نمایش گذاشتن جلوه دیگرى از قدرت خدا باشد.

۹ – زرد و خشک شدن، نشانه پایان رشد کشت ها (ثمّ یهیج فتریه مصفرًّا)

۱۰ – عوامل طبیعى، مجراى اراده خداوند (أنّ اللّه أنزل من السماء ماء … ثمّ یخرج به زرعًا) تردیدى نیست که نزول باران، جوشیدن چشمه ها و رویش کشت ها، در اثر عوامل طبیعى انجام مى پذیرد; چنان که خداوند در همین آیه، عامل رویش کشت ها را، آب دانسته است (ثمّ یخرج به زرعاً). در عین حال خداوند تمامى این کارها را به خود نسبت داده است («أنزل»، «فسلکه»، «یخرج به» و «یجعله»). مطلب یاد شده بیانگر این حقیقت است که همه عوامل طبیعى، در طول اراده خدا و مجراى آن است.

۱۱ – خداوند، فراخوان انسان ها به مطالعه و نگاه عمیق به مبدأ نزول باران و چگونگى رویش کشت هاى رنگارنگ و خشک و خرد شدن آنها (ألم تر أنّ اللّه أنزل من السماء ماء … ثمّ یخرج به زرعًا … ثمّ یجعله حطمًا)

۱۲ – تأمل و نگرش ژرف، از ابزارهاى شناخت (ألم تر أنّ اللّه أنزل من السماء ماء … ثمّ یجعله حطمًا إنّ فى ذلک لذکرى)

۱۳ – طبیعت (جریان نزول باران، پیدایش چشمه سارها، رویش کشت هاى رنگارنگ و خشک و خرد شدن آنها)، از جلوه هاى قدرت و ربوبیت خداوند است. (ألم تر أنّ اللّه أنزل من السماء ماء … ثمّ یجعله حطمًا إنّ فى ذلک لذکرى)

۱۴ – طبیعت و پدیده هاى موجود در زمین چون باران، چشمه سارها و کشت ها، بستر مناسب براى خداشناسى (ألم تر أنّ اللّه أنزل من السماء ماء … ثمّ یخرج به زرعًا … ثمّ یجعله حطمًا إنّ فى ذلک لذکرى) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که آیه شریفه، درصدد نشان دادن جلوه هاى قدرت خداوند است. بنابراین توصیه و تشویق خداوند به مطالعه و ژرف نگرى در طبیعت و پدیده هاى موجود در زمین، گویاى برداشت یاد شده است.

۱۵ – مرگ و نزول باران حیات آفرین (رویش کشت ها و خشک و خرد شدن آنها)، نشانه قدرت خداوند بر حیات بخشیدن دوباره انسان ها در قیامت (ألم تر أنّ اللّه أنزل من السماء ماء … ثمّ یخرج به زرعًا … ثمّ یجعله حطمًا إنّ فى ذلک لذکرى لأُولى الألبب) طبق نظر برخى از مفسران از آن جایى که آیه شریفه پس از آیات مربوط به معاد و بهشت و جهنم آمده است، مى تواند درصدد اثبات قدرت خداوند بر آفرینش مجدد انسان ها در قیامت باشد.

۱۶ – مطالعه و نگاه عمیق به طبیعت (جریان نزول باران، چشمه سارها و پیدایش کشت ها)، مایه بیدارى و پندگیرى صاحبان عقل و خرد است. (ألم تر أنّ اللّه أنزل من السماء ماء … إنّ فى ذلک لذکرى لأُولى الألبب) «ذکرى» اسم براى «تذکیر» و «تنبیه» (بیدارى و پندگیرى) است و «لُبّ» (مفرد «ألباب») به معناى عقل و خرد مى باشد.

۱۷ – تنها صاحبان عقل و خرد، گروه حق جو و پندپذیراند. (ألم تر أنّ اللّه أنزل من السماء ماء … إنّ فى ذلک لذکرى لأُولى الألبب)

۱۸ – داشتن روح پندپذیرى و حق جویى، شرط بهره جستن و تأثیر پذیرفتن از سخنان به حق قرآن (ألم تر أنّ اللّه أنزل من السماء ماء … إنّ فى ذلک لذکرى لأُولى الألبب)

۱۹ – پندپذیرى، نشانه عقل و خرد است. (إنّ فى ذلک لذکرى لأُولى الألبب)

۲۰ – مؤمنان، برخوردار از عقل و خرد و کافران فاقد آن (إنّ فى ذلک لذکرى لأُولى الألبب) برداشت بالا از ارتباط آیه شریفه با آیات گذشته به دست مى آید; زیرا آیات پیش درباره اوصاف مؤمنان در مقابل کافران بود و در این آیه نیز یکى دیگر از اوصاف مؤمنان بیان شده است.

تفسیر روایی اهل بیت درباره آیه

۱
(زمر/ ۲۱)

الباقر (علیه السلام)- أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسَلَکَهُ یَنابِیعَ فِی الْأَرْضِ وَ الْیَنَابِیعُ هِیَ الْعُیُونُ وَ الرکایا مِمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ فَأَسْکَنَهُ فِی الْأَرْضِ ثُمَّ یُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ ثُمَّ یَهِیجُ بِذَلِکَ حَتَّی یَصْفَرَّ ثُمَّ یَجْعَلُهُ حُطاماً وَ الْحُطَامُ إِذَا یَبِسَتْ وَ تَفَتَّتَتْ.

امام باقر (علیه السلام)- أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاءً فَسَلَکَهُ یَنَابِیعَ فِی الْأَرْضِ؛ ینابیع، چشمه‌ها و چاه‌هایی است که از آنچه که خداوند از آسمان نازل فرموده و در زمین جای داده پرآب است، ثُمَّ یُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا مُّخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ ثُمَّ یَهِیجُ آن کشته‌ها و گیاهان را می‌رویاند [و رنگارنگند] تا اینکه در نهایت زرد می‌شوند، ثُمَّ یَجْعَلُهُ حُطَامًا و هنگامی‌که خشک و متلاشی می‌گردند، همچون کاهی درهم کوبیده می‌شوند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۱۶

 البرهان

معرفی بیشتر سوره زمر

جمع زمره است به معنى دسته، جماعت، فوج [1]

مفهوم کلی سوره

خداباورى ؛

دادگاه عدل الهى در رستاخيز؛

تأثير نيرومند قرآن بر قلب انسان ؛

شب زنده دارى و عبادت .[2]

اسامی سوره

زمر، غُرَف.[3]

علت نام‌گذاری

«سوره زمر»؛ سبب نام‌گذارى اين سوره به «زمر» (فوج و گروه) تكرار اين واژه در آيات هفتادویک‌ و هفتادوسه است .

«سوره غرف»؛ از آن رو «غُرَف» (اتاق و كاخ) ناميده شده كه اين واژه در آيۀ بیستم اين سوره تكرار شده است.[4]

تعداد آیات

سوره زمر هفتادوپنج آیه دارد.[5]

تعداد کلمات

سوره زمر هزاروصدوهفتاد ودو کلمه دارد.[6] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد کلمات سوره های قرآن مختلف است)

تعداد حروف

سوره زمر چهارهزارونهصدوهشت حرف دارد.[7] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد حروف سوره های قرآن مختلف است)

اهداف و آموزه ها

هدف هاى اساسى سوره زمر عبارت اند از:

1. دعوت به توحيد؛

2. يادآورى رستاخيز و خصوصيات آن.[8]

محتوا و موضوعات

سوره زمر از چند بخش مهم تشكيل يافته است:

چيزى كه بيش از همه در سراسر اين سوره منعكس است مسالۀ دعوت به توحيد خالص مى باشد، توصيه در تمام ابعاد و شاخه هايش، توحيد خالقيت، توحيد ربوبيت، و توحيد عبادت، مخصوصا روى مسالۀ اخلاص در عبادت و بندگى خدا بارها در آيات مختلف اين سوره تكيه شده است، و تعبيراتش در اين زمينه آن چنان مؤثر است كه قلب انسان را به سوى اخلاص مى كشاند و جذب مى كند؛

مسالۀ مهم ديگرى كه در مقاطع مختلف اين سوره و تقريبا از آغاز تا انجام آن مورد توجه است مساله معاد و دادگاه بزرگ عدالت خدا است، مساله ثواب و جزا، غرفه هاى بهشتى، و سايبانهاى آتشين دوزخى، مساله ترس و وحشت روز قيامت، و آشكار شدن نتايج اعمال، و ظاهر شدن خود آنها در آن صحنه بزرگ مساله سياه شدن صورت دروغگويان و كسانى كه بر خدا افترا بستند، رانده شدن كافران به سوى جهنم، ملامت و سرزنش فرشتگان عذاب نسبت به آنها، و دعوت بهشتيان به سوى بهشت و تبريك و تهنيت فرشتگان رحمت به آنها! اين مسائل كه بر محور معاد دور مى زند آن چنان با مسائل توحيدى آميخته است كه گويى تار و پود يك پارچه را تشكيل مى دهد؛

بخش ديگرى از اين سوره كه تنها قسمت كوتاهى از آن را اشغال مى كند اهميت قرآن مجيد است، ولى اين بخش كوتاه ترسيم جالبى از قرآن و تاثير نيرومند آن در قلوب و جانها در بر دارد؛

بخش ديگرى كه آن هم نسبتا كوتاه است بيان سرنوشت اقوام پيشين و مجازات دردناك الهى نسبت به تكذيب كنندگان آيات حق مى باشد؛

و بالآخره بخشى از اين سوره نيز پيرامون مسالۀ توبه و باز بودن درهاى بازگشت به سوى خداست، و مؤثرترين آيات توبه و رحمت در اين بخش بيان شده كه شايد در قرآن آيه اى نويدبخش تر از آن در اين زمينه نباشد.[9]

فضائل، خواص و ثواب قرائت

ابى‌بن‌كعب از پيامبر خدا صلی‌الله‌عليه‌وآله نقل كرده كه فرمود: «هر كه سوره زمر را بحواند خداوند اميد او را قطع نكرده و ثواب ترسندگان را كه از خداوند مى ترسند به او مى بخشد».

هارون‌بن‌خارجه از امام صادق عليه‌السلام نقل كرده كه فرمود: «هر كه سوره زمر را بخواند خدا شرافت دنيا و آخرت را به او مى بخشد و او را بدون مال و فاميل عزيز مى گرداند تا هر كه او را ببيند شكوهش به وى نموده شده، و جسدش بر آتش حرام گردد و براى او هزار شهر در بهشت ساخته شود كه در هر شهرى هزار كاخ بوده و در هر كاخى صد حوريه مى باشد و علاوه براى او دو چشمه جارى و دو چشمه جوشان و دو بوستان خرم و حوريان پرده‌نشين در خيمه ها مى باشد.[10]

محل نزول

همه آيات سوره زمر طبق گفته «مجاهد و قتاده و حسن» مكى مى باشد. و برخى گفته اند: سه آيه اين سوره در مدينه نازل شده كه درباره «وحشى» قاتل «حمزه» و از اول آيه (قُلْ يا عِبادِيَ) تا آخر آيه سوم مى باشد .[11]

زمان نزول

سوره زمر در دوران اخير زندگى مسلمانان در مكه، يعنى پس از معراج و قبل از هجرت فرود آمده است.[12]

فضای نزول

مشركان از آن حضرت خواسته اند از دعوت خود دست بردارد و متعرض خدايان آنها نشود و او را از غضب خدايان خود ترسانده اند و نيز او را به عبادت آنها خوانده اند، اين جريان سبب نزول سوره زمر با آن لحن موكد گرديده است.

علاوه بر اين سوره مباركۀ زمر مسئله توحيد و يگانگى خدا و نفوذ قدرت او را در اراده كائنات در حدّ اعلى از راه عقل و وحى آسمانى بيان مى كند و از آنها نتيجه مى گيرد كه خلقت و تدبير كائنات در دست خداست، عبادت و اطاعت خاص اوست و نيز مسئله معاد را مطرح كرده و در آخر مى فرمايد: متّقيان گروه گروه به بهشت و كفّار فوج فوج رهسپار آتش خواهند شد.

راه زندگى آن نيست كه انسان در دفع مضرات و جلب منافع به مجسمه ها و مخلوق روى آورد و زندگى خويش را با رسومات از خود ساخته به آخر رساند و گرنه خلقت او عاطل و باطل خواهد بود، خدا از خلقت او غرضى دارد، رسيدن به آن هدف و غرض، در اطاعت و زندگى از نظر خداست.[13]

ترتیب در مصحف

سوره زمر در چينش كنونى قرآن سى‌ونهمين سوره به شمار می آید.[14]

ترتیب بر اساس نزول

سوره زمر پنجاه‌ونهمين سوره در ترتيب نزول است و بعد از سوره سبأ نازل شده است.[15] (لازم به ذکر است اقوال در ترتیب نزول سوره های قرآن مختلف است)

ارتباط با سوره قبلی

خداوند متعال سوره ص را با ذکر قرآن و اهمیت آن به پایان رسانیده است و سوره زمر را هم با مطالبی در مورد قرآن آغاز می کند.

ویژگی

سوره زمر از سور مثانی می باشد مثانی سوره هایی هستند که بعد از سور مئین قرار گرفته اند و زیر صد آیه دارند مانند اینکه سور مئین مبادی باشند و توالی آن مثانی آن فرض شده اند.[16]

سوره های مثانی عبارتند از: احزاب و حجّ و قصص و نمل و نور و انفال و مریم و عنکبوت و روم و یس و فرقان و حجر و رعد و سبأ و فاطر و إبراهیم و ص و محمد و لقمان و زمر.[17]

روايتى است كه از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده كه فرمود: خداوند هفت سوره طوال را به جاى تورات و سوره هاى مئين را به جاى انجيل و سوره هاى مثانى را به جاى زبور به من داد، و پروردگارم مرا با دادن سوره هاى مفصّل فزونى بخشيد.[18]

آیۀ مشهور باز بودن راه توبه برای همگان « قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِم …» (آیه پنجاه و سوم) در این سوره است.


[1]قاموس قرآن، ج 3، ص 179

[2]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 21

[3]همان، ص 23

[4]همان

[5]الكشف و البيان، ج 8، ص 220

[6]همان

[7]همان

[8]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 24

[9]تفسير نمونه، ج 19، ص 360-359

[10]ترجمه تفسير مجمع‌البيان، ج 21، ص 138

[11]همان

[12]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 23

[13]تفسير احسن‌الحديث، ج 9، ص 259-258

[14]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 23

[15]التمهيد في علوم القرآن، ج 1، ص 136

[16]زاد المسير فى علم التفسير، ج 4، ص 141

[17]التمهید في علوم القرآن، ج1، ص 313

[18]جامع البيان فى تفسير القرآن، ج 1، ص 34