آیه 39 سوره زمرReviewed by متین on Apr 8Rating: 4.5آیه 39 سوره زمر

♦ آیه 39 سوره زمر ♦

قُلْ يَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَىٰ مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ ۖ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ

دسترسی سریع به خدمات

ترجمه آیه
تفسیر آیه
نکته آیه
تفسیر روایی
معرفی اجمالی سوره

ترجمه های آیه (فارسی – انگلیسی)

بگو: «ای قوم من! شما هر چه در توان دارید انجام دهید، من نیز به وظیفه خود عمل می‌کنم؛ امّا بزودی خواهید دانست…
|بگو: اى قوم من! آنچه در توان داريد عمل كنيد، من [نيز] عمل مى‌كنم اما به زودى خواهيد دانست
بگو: «اى قوم من، شما بر حسب امكانات خود عمل كنيد، من [نيز] عمل مى‌كنم، پس به زودى خواهيد دانست:
باز بگو: ای قوم، شما را آنچه میسّر است (و در خور جهل و گمراهی شماست) عمل کنید، من هم (آنچه روا دانم) عمل می‌کنم و به زودی معلوم شما گردد.
بگو: ای قوم من! شما بر همین حالت کفر و عنادی که هستید عمل کنید، من نیز [بر پایه ایمان و اخلاصم] عمل می کنم، سپس خواهید دانست،
بگو: اى قوم من، بر وفق امكان خويش عمل كنيد. من نيز عمل مى‌كنم. و به زودى خواهيد دانست كه‌
بگو ای قوم من، هر چه توانید بکنید، من نیز کننده‌ام، پس زودا بدانید
بگو: اى قوم من، بر جاى- وضع و موقع- خود عمل كنيد- آنچه توانيد بكنيد-، من نيز عمل مى‌كنم- آنچه توانم مى‌كنم-، پس بزودى خواهيد دانست،
بگو: ای قوم من! شما بر موضع خود باشید و هر چه در توان دارید انجام دهید، من نیز در راه خود ثابت قدم هستم و به وظیفه‌ی خود عمل می‌کنم، امّا خواهید دانست.
بگو: «ای قوم من! شما بر (حسب) امکانتان (به کژی) عمل کنید، من (نیز) به راستی عمل‌کننده‌ام. پس در آینده‌ای دور خواهید دانست (که)»
بگو ای قوم عمل بکنید بر توانائی خویش همانا منم عمل‌کننده پس زود است بدانید
Say: “O my people, work according to your ability; and so will I. Then you will know.

تفسیر های آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


قُلْ يا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلى‌ مَكانَتِكُمْ إِنِّي عامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ «39»

تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


أَ لَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ وَ يُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِنْ دُونِهِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ (36) وَ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُضِلٍّ أَ لَيْسَ اللَّهُ بِعَزِيزٍ ذِي انْتِقامٍ (37) وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرادَنِيَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كاشِفاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ (38) قُلْ يا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلى‌ مَكانَتِكُمْ إِنِّي عامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ (39) مَنْ يَأْتِيهِ عَذابٌ يُخْزِيهِ وَ يَحِلُّ عَلَيْهِ عَذابٌ مُقِيمٌ (40)

ترجمه‌

آيا نيست خدا كفايت كننده بنده‌اش را و ميترسانند تو را بآنانكه غير اويند و كسيرا كه گمراه كند خدا پس نيست براى او راهنمائى‌

و كسيرا كه راهنمائى كند خدا پس نيست براى او گمراه كننده‌ئى آيا نيست خدا غالب صاحب انتقام‌

و اگر بپرسى از آنها چه كس آفريد آسمانها و زمين را هر آينه خواهند گفت البته خدا بگو پس خبر دهيد از آنچه را كه ميخوانيد غير از خدا اگر بخواهد خدا براى من آسيب و ضررى آيا آنها برطرف كننده‌اند ضرر او را يا اگر بخواهد او براى من نعمت و رحمتى آيا آنها بازدارنده‌اند رحمت او را بگو بس است مرا خدا بر او توكّل مينمايند توكّل كنندگان‌

بگو اى قوم من كار


جلد 4 صفحه 498

كنيد با تمام تمكّنى كه داريد همانا من هم كار كننده‌ام پس زود باشد كه بدانيد

كسيرا كه وارد ميشود باو عذابى كه خوار كند او را و نازل ميشود بر او عذابى كه دائم است.

تفسير

گفته شده است كه كفّار قريش به پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم عرضه داشتند كه ما ميترسيم از طرف خدايان ما بتو آسيبى برسد چون تو متعرّض آنها ميشوى و قمّى ره فرموده مراد آنستكه ميگويند بتو اى محمّد ما را از متابعت على معاف بدار و ميترسانند تو را از ملحق شدن خودشان بكفّار و در هر حال خداوند وعده داده است به پيغمبر خود كه كفايت و نگهدارى نمايد او و امير المؤمنين عليه السّلام را از شرّ دشمنان و براى آنكه خاطر آنحضرت ملول نباشد از بقاء آنها بر كفر فرموده كسيكه خدا مقدّر فرموده كه گمراه باشد و بحال خودش واگذار نموده كسى نميتواند هدايت نمايد او را پس هدايت كننده‌اى براى او نيست و كسيكه خدا مقدّر فرموده كه هدايت شود و توفيق ايمان و عمل صالح باو عنايت فرموده كسى نميتواند او را گمراه نمايد پس گمراه كننده‌اى براى او نيست آيا خداوند غالب و قادر و انتقام كشنده از ظالم نيست كه بتواند تلافى تعدّيات آنها را نسبت به پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم و وصىّ او بنمايد و انتقام مظلوم را از ظالم بكشد البتّه هست و خواهد كشيد و چون مشركين مكّه قبول داشتند كه خالق آسمانها و زمين خداى يگانه است و اگر او اراده نمايد وقوع امرى را كسى نميتواند مانع شود و عبادت بتها را وسيله تقرّب بخدا ميدانستند و آنها را شفعاء خودشان ميپنداشتند كه مكرّر ذكر شده خداوند ميفرمايد و اگر از آنها سؤال نمائى كه خالق آسمانها و زمين كيست ميگويند خدا است پس از آنها بپرس كه اگر خدا بخواهد بر من آسيبى وارد نمايد آيا بتها ميتوانند برطرف كنند آسيب او را يا اگر بخواهد از خود نفعى بمن برساند بتها ميتوانند جلوگيرى كنند منفعت او را لابد خواهند گفت خير آنها نميتوانند مانع از نفوذ اراده الهى شوند يا ساكت ميشوند و روايت شده كه ساكت شدند پس نازل شد بگو كافى است براى نگهدارى من از شرّ اشرار خداوندى كه واگذار ميكنند امور خود را باو آنانكه داراى اين صفت پسنديده‌اند كه توكّل و اميدوارى بحفظ الهى باشد حال اى قريش كه از اقوام و خويشان منيد


جلد 4 صفحه 499

بكوشيد با تمام قواء موجوده خودتان براى نابود نمودن من و همراهانم من هم ميكوشم در حدّ وسع خودم براى هدايت شما پس چندى نميگذرد كه خواهيد دانست خدا كدام يك از ما و شما را بعذاب خوارى و ذلّت در دنيا و بعذاب ثابت هميشگى در آخرت گرفتار خواهد فرمود و چيزى نگذشت كه فتوحات اسلامى از جنگ بدر شروع شد و بفتح مكّه خوارى و ذلّت آنها بحدّ كمال رسيد ولى پيغمبر صلى اللّه عليه و اله فتوّت و آقائى فرمود و همه را آزاد كرد و صدق وعده خداوند بر عالميان ظاهر گرديد و ارجاع ضمير مؤنث بمعبودهاى باطل شايد براى تحقير و توهين آنها باشد بر فرض تصوّر ادراك و قدرتى براى آنان و اللّه اعلم‌

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قُل‌ يا قَوم‌ِ اعمَلُوا عَلي‌ مَكانَتِكُم‌ إِنِّي‌ عامِل‌ٌ فَسَوف‌َ تَعلَمُون‌َ (39)

بفرما اي‌ قوم‌ ‌من‌ عمل‌ كنيد بقدر مكنت‌ و توانايي‌ ‌خود‌ محققا ‌من‌ عمل‌ ميكنم‌ بدستوراتي‌ ‌که‌ دارم‌ ‌پس‌ زود ‌بر‌ ‌شما‌ معلوم‌ ميشود حق‌ كدام‌ طرف‌ ‌است‌.

قُل‌ يا قَوم‌ِ ‌ يا ‌ قومي‌ بوده‌ كسره‌ بجاي‌ ‌ يا ‌ ‌است‌ و قوم‌ ‌رسول‌ اللّه‌ تمام‌ امت‌ هستند ‌تا‌ دامنه قيامت‌ مثل‌ قوم‌ نوح‌ و هود و صالح‌ و ابراهيم‌ و لوط و شعيب‌ و موسي‌ و عيسي‌ ‌که‌ امم‌ ماضيه‌ بودند.

اعمَلُوا امر توبيخي‌ ‌است‌ نه‌ ترخيصي‌ مثل‌ اينكه‌ كساني‌ ‌که‌ مرتكب‌ اعمال‌ قبيحه‌ ميشوند و منتهي‌ نميشوند مي‌گويي‌ ‌هر‌ چه‌ ميخواهي‌ بكن‌ دودش‌ ‌در‌ چشمت‌ فرو ميرود مثل‌ قُل‌ِ اعمَلُوا فَسَيَرَي‌ اللّه‌ُ عَمَلَكُم‌ وَ رَسُولُه‌ُ وَ المُؤمِنُون‌َ توبه‌ آيه 106.

عَلي‌ مَكانَتِكُم‌ بقدر قدرت‌ و قوة و مكنت‌ و توانايي‌ ‌خود‌ ‌هر‌ چه‌ ميخواهيد و ميتوانيد ‌از‌ ظلم‌ و جور و فسق‌ و فجور و ملاهي‌ و لهويات‌ بكنيد.

إِنِّي‌ عامِل‌ٌ ‌من‌ دست‌ ‌از‌ دعوتم‌ و وظائفم‌ برنميدارم‌ و بدستوراتي‌ ‌که‌ دارم‌ عمل‌ ميكنم‌.

فَسَوف‌َ تَعلَمُون‌َ بهمين‌ زودي‌ ‌براي‌ ‌شما‌ معلوم‌ ميشود ‌که‌ ‌در‌ دنيا بچه‌ عقوبات‌ و بلاها مبتلي‌ ميشويد و ‌در‌ آخرت‌ بچه‌ عذابها ‌در‌ جهنم‌ ‌از‌ اغلال‌ و سلاسل‌ و حميم‌ و غساق‌ و زقوم‌ و آتش‌ گرفتار ميشويد

نکته های آیه

۱ – پیامبر(ص) از سر تهدید و هشدار، از کفرپیشگان لجوج خواست تا همچنان بر مواضع نادرستشان پافشارى کنند. (قل یقوم اعملوا على مکانتکم) آهنگ آیه شریفه، آهنگى تهدیدآمیز و هشدار دهنده است.

۲ – هشدار و تهدید، از وظایف پیامبراسلام(ص) در برخورد با کافران لجوج و حق ناپذیر (قل یقوم اعملوا على مکانتکم إنّى عمل فسوف تعلمون)

۳ – ناامیدى و یأس پیامبراسلام(ص) از ایمان آوردن کفرپیشگان در نیمه نخست رسالت (قل یقوم اعملوا على مکانتکم إنّى عمل فسوف تعلمون) از لحن آیه شریفه استفاده مى شود که پیامبر(ص)، از ایمان آوردن مردم مکه ناامید بود. ازاین رو آنان را به خودشان وانهاده و به آنان فرمود: هر چه از دستتان برمى آید، انجام دهید و بر مواضع نادرست خود باقى بمانید.

۴ – پیامبر(ص)، مأمور پایدارى بر مواضع خود و استمرار رسالت خویش (قل یقوم اعملوا على مکانتکم إنّى عمل فسوف تعلمون)

۵ – تمامى انسان ها، در برابر اعمال و کردار خویش، مسؤول اند. (اعملوا على مکانتکم إنّى عمل فسوف تعلمون)

۶ – سعادتمندى و یا تیره بختى انسان ها در دنیا و آخرت، در گرو اعمال و کردار خود آنان است. (اعملوا على مکانتکم إنّى عمل فسوف تعلمون) با توجه به ارتباط این آیه با آیه بعد – که درباره سرنوشت هلاکت بار کافران در دنیا و آخرت سخن گفته است – برداشت یاد شده به دست مى آید.

۷ – تأثیر نپذیرفتن پیامبراسلام(ص) در ادامه رسالت خود، از تهدیدها و ارعاب دشمنان (و یخوّفونک … قل یقوم اعملوا على مکانتکم إنّى عمل فسوف تعلمون) اعلام موضع قاطع پیامبر(ص) به دشمنانى که او را تهدید کرده و مورد ارعاب قرار مى دادند، مى تواند گویاى برداشت یاد شده باشد.

۸ – پیامبراسلام(ص) موضع قاطع و سازش ناپذیرى خود را – حتى در صورت تنها ماندن – به دشمنان اعلام کرد و آنان را از امید بستن به سازش و تسلیم مأیوس ساخت. (قل یقوم اعملوا على مکانتکم إنّى عمل فسوف تعلمون)

۹ – توکل و اتکال پیامبراسلام(ص) بر خداوند، سبب اعتماد به نفس و پشت گرمى آن حضرت در مبارزه با دشمنان و نیل به اهداف رسالت (قل حسبى اللّه علیه یتوکّل المتوکّلون . قل یقوم اعملوا على مکانتکم إنّى عمل فسوف تعلمون) یادآورى توکل و اتکال بر خداوند (در آیه قبل) پیش از اعلام موضع قاطع خود به دشمنان، مى تواند گویاى برداشت بالا باشد.

۱۰ – رفتار محبت آمیز و با شفقت، در عین برخورد قاطع و دلیرانه، شیوه مبارزاتى پیامبراسلام(ص) (قل یقوم اعملوا … فسوف تعلمون) برداشت یاد شده از تعبیر «یاقوم» – که در موارد اظهار محبت به کارمى رود – به دست مى آید.

تفسیر روایی اهل بیت درباره آیه

تفسیر روایی در دسترس نیست

معرفی بیشتر سوره زمر

جمع زمره است به معنى دسته، جماعت، فوج [1]

مفهوم کلی سوره

خداباورى ؛

دادگاه عدل الهى در رستاخيز؛

تأثير نيرومند قرآن بر قلب انسان ؛

شب زنده دارى و عبادت .[2]

اسامی سوره

زمر، غُرَف.[3]

علت نام‌گذاری

«سوره زمر»؛ سبب نام‌گذارى اين سوره به «زمر» (فوج و گروه) تكرار اين واژه در آيات هفتادویک‌ و هفتادوسه است .

«سوره غرف»؛ از آن رو «غُرَف» (اتاق و كاخ) ناميده شده كه اين واژه در آيۀ بیستم اين سوره تكرار شده است.[4]

تعداد آیات

سوره زمر هفتادوپنج آیه دارد.[5]

تعداد کلمات

سوره زمر هزاروصدوهفتاد ودو کلمه دارد.[6] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد کلمات سوره های قرآن مختلف است)

تعداد حروف

سوره زمر چهارهزارونهصدوهشت حرف دارد.[7] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد حروف سوره های قرآن مختلف است)

اهداف و آموزه ها

هدف هاى اساسى سوره زمر عبارت اند از:

1. دعوت به توحيد؛

2. يادآورى رستاخيز و خصوصيات آن.[8]

محتوا و موضوعات

سوره زمر از چند بخش مهم تشكيل يافته است:

چيزى كه بيش از همه در سراسر اين سوره منعكس است مسالۀ دعوت به توحيد خالص مى باشد، توصيه در تمام ابعاد و شاخه هايش، توحيد خالقيت، توحيد ربوبيت، و توحيد عبادت، مخصوصا روى مسالۀ اخلاص در عبادت و بندگى خدا بارها در آيات مختلف اين سوره تكيه شده است، و تعبيراتش در اين زمينه آن چنان مؤثر است كه قلب انسان را به سوى اخلاص مى كشاند و جذب مى كند؛

مسالۀ مهم ديگرى كه در مقاطع مختلف اين سوره و تقريبا از آغاز تا انجام آن مورد توجه است مساله معاد و دادگاه بزرگ عدالت خدا است، مساله ثواب و جزا، غرفه هاى بهشتى، و سايبانهاى آتشين دوزخى، مساله ترس و وحشت روز قيامت، و آشكار شدن نتايج اعمال، و ظاهر شدن خود آنها در آن صحنه بزرگ مساله سياه شدن صورت دروغگويان و كسانى كه بر خدا افترا بستند، رانده شدن كافران به سوى جهنم، ملامت و سرزنش فرشتگان عذاب نسبت به آنها، و دعوت بهشتيان به سوى بهشت و تبريك و تهنيت فرشتگان رحمت به آنها! اين مسائل كه بر محور معاد دور مى زند آن چنان با مسائل توحيدى آميخته است كه گويى تار و پود يك پارچه را تشكيل مى دهد؛

بخش ديگرى از اين سوره كه تنها قسمت كوتاهى از آن را اشغال مى كند اهميت قرآن مجيد است، ولى اين بخش كوتاه ترسيم جالبى از قرآن و تاثير نيرومند آن در قلوب و جانها در بر دارد؛

بخش ديگرى كه آن هم نسبتا كوتاه است بيان سرنوشت اقوام پيشين و مجازات دردناك الهى نسبت به تكذيب كنندگان آيات حق مى باشد؛

و بالآخره بخشى از اين سوره نيز پيرامون مسالۀ توبه و باز بودن درهاى بازگشت به سوى خداست، و مؤثرترين آيات توبه و رحمت در اين بخش بيان شده كه شايد در قرآن آيه اى نويدبخش تر از آن در اين زمينه نباشد.[9]

فضائل، خواص و ثواب قرائت

ابى‌بن‌كعب از پيامبر خدا صلی‌الله‌عليه‌وآله نقل كرده كه فرمود: «هر كه سوره زمر را بحواند خداوند اميد او را قطع نكرده و ثواب ترسندگان را كه از خداوند مى ترسند به او مى بخشد».

هارون‌بن‌خارجه از امام صادق عليه‌السلام نقل كرده كه فرمود: «هر كه سوره زمر را بخواند خدا شرافت دنيا و آخرت را به او مى بخشد و او را بدون مال و فاميل عزيز مى گرداند تا هر كه او را ببيند شكوهش به وى نموده شده، و جسدش بر آتش حرام گردد و براى او هزار شهر در بهشت ساخته شود كه در هر شهرى هزار كاخ بوده و در هر كاخى صد حوريه مى باشد و علاوه براى او دو چشمه جارى و دو چشمه جوشان و دو بوستان خرم و حوريان پرده‌نشين در خيمه ها مى باشد.[10]

محل نزول

همه آيات سوره زمر طبق گفته «مجاهد و قتاده و حسن» مكى مى باشد. و برخى گفته اند: سه آيه اين سوره در مدينه نازل شده كه درباره «وحشى» قاتل «حمزه» و از اول آيه (قُلْ يا عِبادِيَ) تا آخر آيه سوم مى باشد .[11]

زمان نزول

سوره زمر در دوران اخير زندگى مسلمانان در مكه، يعنى پس از معراج و قبل از هجرت فرود آمده است.[12]

فضای نزول

مشركان از آن حضرت خواسته اند از دعوت خود دست بردارد و متعرض خدايان آنها نشود و او را از غضب خدايان خود ترسانده اند و نيز او را به عبادت آنها خوانده اند، اين جريان سبب نزول سوره زمر با آن لحن موكد گرديده است.

علاوه بر اين سوره مباركۀ زمر مسئله توحيد و يگانگى خدا و نفوذ قدرت او را در اراده كائنات در حدّ اعلى از راه عقل و وحى آسمانى بيان مى كند و از آنها نتيجه مى گيرد كه خلقت و تدبير كائنات در دست خداست، عبادت و اطاعت خاص اوست و نيز مسئله معاد را مطرح كرده و در آخر مى فرمايد: متّقيان گروه گروه به بهشت و كفّار فوج فوج رهسپار آتش خواهند شد.

راه زندگى آن نيست كه انسان در دفع مضرات و جلب منافع به مجسمه ها و مخلوق روى آورد و زندگى خويش را با رسومات از خود ساخته به آخر رساند و گرنه خلقت او عاطل و باطل خواهد بود، خدا از خلقت او غرضى دارد، رسيدن به آن هدف و غرض، در اطاعت و زندگى از نظر خداست.[13]

ترتیب در مصحف

سوره زمر در چينش كنونى قرآن سى‌ونهمين سوره به شمار می آید.[14]

ترتیب بر اساس نزول

سوره زمر پنجاه‌ونهمين سوره در ترتيب نزول است و بعد از سوره سبأ نازل شده است.[15] (لازم به ذکر است اقوال در ترتیب نزول سوره های قرآن مختلف است)

ارتباط با سوره قبلی

خداوند متعال سوره ص را با ذکر قرآن و اهمیت آن به پایان رسانیده است و سوره زمر را هم با مطالبی در مورد قرآن آغاز می کند.

ویژگی

سوره زمر از سور مثانی می باشد مثانی سوره هایی هستند که بعد از سور مئین قرار گرفته اند و زیر صد آیه دارند مانند اینکه سور مئین مبادی باشند و توالی آن مثانی آن فرض شده اند.[16]

سوره های مثانی عبارتند از: احزاب و حجّ و قصص و نمل و نور و انفال و مریم و عنکبوت و روم و یس و فرقان و حجر و رعد و سبأ و فاطر و إبراهیم و ص و محمد و لقمان و زمر.[17]

روايتى است كه از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده كه فرمود: خداوند هفت سوره طوال را به جاى تورات و سوره هاى مئين را به جاى انجيل و سوره هاى مثانى را به جاى زبور به من داد، و پروردگارم مرا با دادن سوره هاى مفصّل فزونى بخشيد.[18]

آیۀ مشهور باز بودن راه توبه برای همگان « قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِم …» (آیه پنجاه و سوم) در این سوره است.


[1]قاموس قرآن، ج 3، ص 179

[2]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 21

[3]همان، ص 23

[4]همان

[5]الكشف و البيان، ج 8، ص 220

[6]همان

[7]همان

[8]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 24

[9]تفسير نمونه، ج 19، ص 360-359

[10]ترجمه تفسير مجمع‌البيان، ج 21، ص 138

[11]همان

[12]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 23

[13]تفسير احسن‌الحديث، ج 9، ص 259-258

[14]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 23

[15]التمهيد في علوم القرآن، ج 1، ص 136

[16]زاد المسير فى علم التفسير، ج 4، ص 141

[17]التمهید في علوم القرآن، ج1، ص 313

[18]جامع البيان فى تفسير القرآن، ج 1، ص 34