آیه 34 سوره زمرReviewed by متین on Apr 7Rating: 4.5آیه 34 سوره زمر

♦ آیه 34 سوره زمر ♦

لَهُمْ مَا يَشَاءُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ۚ ذَٰلِكَ جَزَاءُ الْمُحْسِنِينَ

دسترسی سریع به خدمات

ترجمه آیه
تفسیر آیه
نکته آیه
تفسیر روایی
معرفی اجمالی سوره

ترجمه های آیه (فارسی – انگلیسی)

آنچه بخواهند نزد پروردگارشان برای آنان موجود است؛ و این است جزای نیکوکاران!
|براى آنها، هر چه بخواهند نزد پروردگارشان خواهد بود. اين پاداش نيكوكاران است
براى آنان، هر چه بخواهند پيش پروردگارشان خواهد بود. اين است پاداش نيكوكاران.
برای آن بندگان نزد خدایشان از هر نعمتی که بخواهند مهیّاست، که این پاداش نیکو کاران عالم است.
برای آنان نزد پروردگارشان آنچه بخواهند فراهم است؛ این است پاداش نیکوکاران؛
ايشان راست نزد پروردگارشان آنچه بخواهند اين است پاداش نيكوكاران،
هر چه بخواهند برایشان در پیشگاه پروردگارشان آماده است. این، پاداش نیکوکاران است. (آنان که عقیده‌ی نیک و کردار نیک دارند).
تنها برایشان، هر چه بخواهند پیش پروردگارشان است. این پاداش نیکی‌کنندگان است.
ایشان را است آنچه خواهند نزد پروردگارشان این است پاداش نکوکاران‌
They will have whatever they please with their Lord. Such is the reward for the virtuous.

تفسیر های آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


لَهُمْ ما يَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذلِكَ جَزاءُ الْمُحْسِنِينَ «34» هرچه بخواهند براى آنان نزد پروردگارشان فراهم است، اين است پاداش نيكوكاران.

جلد 8 – صفحه 169

نکته ها

صدق و راستى داراى ابعادى است:

صدق در گفتار: «جاءَ بِالصِّدْقِ» (آيه‌ى مورد بحث)

صدق در وعده: «إِنَّهُ كانَ صادِقَ الْوَعْدِ» «1»

صدق در عهد: «صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ» «2»

صدق در عمل: «أُولئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا» «3»

و كسى كه در همه‌ى مراحل، صداقت لازم را داشته باشد «صِدّيق» ناميده مى‌شود.

پیام ها

1- مبلّغ دين، آن گاه مورد ستايش است كه خود نيز به آن چه مى‌گويد عمل كند.

«جاءَ بِالصِّدْقِ وَ صَدَّقَ بِهِ»

2- تبليغ دين، مخصوص پيامبر نيست. جاءَ بِالصِّدْقِ‌ … أُولئِكَ‌ (كلمه‌ى‌ «أُولئِكَ» آمده نه «هو»). چنانكه در جاى ديگر مى‌فرمايد: «أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى‌ بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِي» «4» من و هركس از من تبعيت كند، با بينايى به سوى خدا مى‌خوانم.

3- يكى از نشانه‌هاى متّقين، تبليغ پيام الهى است. جاءَ بِالصِّدْقِ‌ … الْمُتَّقُونَ‌

4- وسيله‌ى دريافت نعمت‌ها در بهشت، اراده و خواست بهشتيان است. «لَهُمْ ما يَشاؤُنَ»

5- الطاف الهى در بهشت محدوديّت ندارد. «لَهُمْ ما يَشاؤُنَ»

6- متّقين همان نيكوكاران هستند. «هُمُ الْمُتَّقُونَ‌- الْمُحْسِنِينَ»


«1». مريم، 54.

«2». احزاب، 23.

«3». بقره، 177.

«4». يوسف، 108.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌8، ص: 170

تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَ كَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جاءَهُ أَ لَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْكافِرِينَ (32) وَ الَّذِي جاءَ بِالصِّدْقِ وَ صَدَّقَ بِهِ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ (33) لَهُمْ ما يَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذلِكَ جَزاءُ الْمُحْسِنِينَ (34) لِيُكَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي عَمِلُوا وَ يَجْزِيَهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ الَّذِي كانُوا يَعْمَلُونَ (35)

ترجمه‌

پس كيست ستمكارتر از آنكه دروغ بست بر خداوند و تكذيب كرد سخن راست را وقتى كه آمد او را آيا نيست در دوزخ جاى اقامتى براى كافران‌

و آنكه آورد سخن راست را و تصديق نمود آنرا آنگروه ايشانند پرهيزكاران‌

براى ايشانست آنچه ميخواهند نزد پروردگارشان اينست پاداش نيكوكاران‌

تا پوشيده دارد از آنها بدترين عملى را كه بجا آوردند و پاداش دهد مزد ايشانرا ببهترين كاريكه بودند ميكردند.

تفسير

خداوند متعال ببيان ديگرى متعرّض حال اهل شرك و اهل ايمان شده ميفرمايد پس كيست ستمكارتر از كسيكه دروغ بندد بخدا و قائل شود بآنكه او براى خود شريك در عبادت قرار داده يا پسر و دختر اختيار نموده و تكذيب كند كتاب خدا و سنّت پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم و ولايت امير المؤمنين عليه السّلام را كه صدق و حق و واقع است وقتى كه بيايد از جانب خدا و مبيّن شود براى او آيا نيست در جهنم مثوى و مقام و اقامتگاه دائمى براى چنين كسانى البتّه هست و در غير آن منزلى براى آنها نخواهد بود و آنكه قرآن را كه صدق محض و محض صدق است آورد از جانب خدا و آنكه تصديق نمود آنرا و سنت پيغمبر صلى اللّه عليه و اله و ولايت امير المؤمنين عليه السّلام را كه صدق و حق و واقع است اين اشخاص آنها پرهيزكارانند و اينكه اولئك كه جمع است خبر الّذى واقع شده بملاحظه عموم معنى است اگر چه مراد شخص باشد


جلد 4 صفحه 497

چنانچه قمّى ره فرموده كه مراد از جاء بالصّدق پيغمبر صلى اللّه عليه و اله و مراد از و صدّق به امير المؤمنين عليه السّلام است و در مجمع اينمعنى را بائمه هدى عليهم السلام نسبت داده است و معلوم است كه آنحضرت اوّل كسى بود كه تصديق فرمود قرآن و آنچه را كه پيغمبر آورد كه اهمّ از همه ولايت خودش بود قولا و عملا بنحو اكمل و از براى پرهيزكاران سابق الذكر است با شرط بقاء بر تصديق مذكور قولا و عملا در دنيا آنچه را كه خواسته باشند از نعمت و خوشى و خوبى نزد پروردگارشان در آخرت اين است پاداش نيكوكاران بأعمال صالحه و عقائد حقّه تا محو كند از نامه عمل آنها بدترين كاريرا كه مرتكب ميشدند از اقسام شرك و كفر و معاصى و عوض دهد بعنوان مزد ببهترين اعمالشان كه اسلام و ايمان و كارهاى عبادى باشد بهترين عوض و مزديرا كه سزاوار است از خداوند جليل به بنده ذليل عطا شود و ظاهرا ليكفّر اللّه متعلّق بما يشاؤون است و محتمل است متعلّق بمحسنين باشد و اللّه اعلم.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


لَهُم‌ ما يَشاؤُن‌َ عِندَ رَبِّهِم‌ ذلِك‌َ جَزاءُ المُحسِنِين‌َ (34)

‌از‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ ‌است‌ آنچه‌ بخواهند نزد پروردگار ‌خود‌ اينست‌ جزاي‌ نيكوكاران‌.

لَهُم‌ ما يَشاؤُن‌َ عِندَ رَبِّهِم‌ اما ‌در‌ دنيا اجابت‌ دعاهاي‌ ‌آنها‌ قبولي‌ اعمال‌ ‌آنها‌ توفيق‌ و هدايت‌ ‌آنها‌ و اما ‌در‌ آخرت‌ ‌در‌ بهشت‌ ‌که‌

«‌فيها‌ ‌ما تشتهيه‌ الانفس‌ و تلذّ الاعين‌ و ‌ما خطر ‌علي‌ قلب‌ بشر»

و بالجمله‌ خير دنيا و آخرت‌ نصيب‌ اينها ‌است‌ و سعادت‌ دارين‌ ‌را‌ حيازت‌ كرده‌اند بلكه‌ بسا داراي‌ مقام‌ شفاعت‌ ‌هم‌ ميشوند ‌حتي‌ ‌خود‌ ‌را‌ بمقام‌ محمود ميرسانند ‌که‌ ‌در‌ زيارات‌ ميخواني‌

«و اسئله‌ ‌ان‌ يبلّغني‌ المقام‌ المحمود الذي‌ لكم‌ عند اللّه‌»

‌حتي‌ حشر ‌با‌ انبياء و ائمه هدي‌.

ذلِك‌َ جَزاءُ المُحسِنِين‌َ مكرر گفته‌ايم‌ ‌که‌ جزايي‌ ‌که‌ خداوند ‌براي‌ ‌آنها‌ مقرر داشته‌ ‌از‌ باب‌ تفضل‌ ‌است‌ نه‌ استحقاق‌ چون‌ قابليت‌ تفضل‌ پيدا كردند و محسن‌ كسي‌ ‌را‌ گويند ‌که‌ داراي‌ عقائد حقه‌ و اخلاق‌ حسنه‌ و افعال‌ صالحه‌ ‌باشد‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌هر‌ جهت‌ ‌هم‌ بخود احسان‌ كرده‌ و ‌هم‌ بديگران‌ احسان‌ كرده‌.

نکته های آیه

۱ – تمامى خواسته هاى تقواپیشگان، در پیشگاه الهى برآورده مى شود. (هم المتّقون . لهم ما یشاءون عند ربّهم)

۲ – برآورده شدن تمامى خواسته هاى تقواپیشگان، وعده خداوند به آنان (لهم ما یشاءون عند ربّهم) کلمه «عند» براى التزام و وعده به کار مى رود; مثل «لک عندى…» (براى تو پیش من چنین و چنان است).

۳ – تمامى خواسته هاى تقواپیشگان به صرف اراده کردن و بدون اظهار کردن آنها، از پیش آماده شده است. (لهم ما یشاءون عند ربّهم) برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که «مشیّت» به معناى خواستن و اراده کردن است و خداوند در وعده خود به بهشتیان، تنها به همین مشیت و اراده کردن آنان اکتفا کرده و فرموده است که هر آنچه آنان بخواهند و اراده کنند، بدون هیچ اظهارى به آنان اعطا خواهد کرد.

۴ – تمامى خواسته هاى پیامبران و پیروان آنان در قیامت، از پیش آماده شده و به آنان داده خواهد شد. (و الذى جاء بالصدق و صدّق به … لهم ما یشاءون عند ربّهم)

۵ – تأمین تمامى خواسته هاى تقواپیشگان در آخرت، مقتضاى ربوبیت پروردگار است. (هم المتّقون . لهم ما یشاءون عند ربّهم)

۶ – برآورده شدن تمامى خواسته هاى احسان کنندگان در قیامت، به صرف اراده کردن آنان (لهم ما یشاءون عند ربّهم ذلک جزاء المحسنین) «احسان» هم شامل نیکى به خود مى باشد – که در این صورت مقصود نیک کردارى است – و هم شامل نیکى به دیگران مى شود (لسان العرب). این واژه در آیه شریفه، ممکن است در هر دو معنابه کار رفته باشد.

۷ – پاداش احسان کنندگان در قیامت، پاداشى بزرگ و با عظمت است. (ذلک جزاء المحسنین) برداشت یاد شده از کاربرد «ذلک» (براى اشاره به شىء بعید)، استفاده شده است.

۸ – تقواپیشگان، مصداق بارز محسنان هستند. (أُولئک هم المتّقون . لهم ما یشاءون … ذلک جزاء المحسنین) برداشت یاد شده از به کار رفتن تعبیر «محسنین» درباره «متقین» به دست مى آید.

۹ – پیامبران و پیروانشان، از محسنان اند. (و الذى جاء بالصدق و صدّق به … ذلک جزاء المحسنین)

۱۰ – احسان، نشانه اصلى تقوا و صفت برجسته تقواپیشگان است. (أُولئک هم المتّقون … ذلک جزاء المحسنین) توصیف تقواپیشگان به صفت احسان، مى تواند گویاى برداشت بالا باشد.

۱۱ – تقوا و احسان، موجب دستیابى انسان به تمامى خواسته هاى خود در قیامت (أُولئک هم المتّقون . لهم ما یشاءون عند ربّهم ذلک جزاء المحسنین)

۱۲ – قیامت، تنها عرصه شایسته براى برآورده شدن تمامى خواسته هاى بشر (لهم ما یشاءون عند ربّهم) «عند ربّهم» به منزله قید براى «لهم ما یشاءون» است. این قید مى رساند که برآورده شدن خواسته هاى بشر در قیامت و در پیشگاه خداوند میسر است نه در دنیا; چنان که خداوند در جاى دیگر از قرآن مى فرماید: «…و فیها ما تشتهیه الأنفس و تلذّ الأعین…; در آن جا (بهشت) هرچه دل ها خواهش و آرزو کند و چشم ها از دیدن آن لذت برد، وجود دارد. زخرف (۴۳)، آیه (۷۱).

۱۳ – بهشت و تأمین تمامى خواسته ها، پاداش استحقاقى و حق محسنان است. (ذلک جزاء المحسنین) تعبیر «جزاء» مى رساند که محسنان در برابر احسان هاى خود، حقى بر خدا پیدامى کنند; هر چند این حق را خود او مقرر فرموده است.

تفسیر روایی اهل بیت درباره آیه

روایت مرتبطی در دسترس نیست.

معرفی بیشتر سوره زمر

جمع زمره است به معنى دسته، جماعت، فوج [1]

مفهوم کلی سوره

خداباورى ؛

دادگاه عدل الهى در رستاخيز؛

تأثير نيرومند قرآن بر قلب انسان ؛

شب زنده دارى و عبادت .[2]

اسامی سوره

زمر، غُرَف.[3]

علت نام‌گذاری

«سوره زمر»؛ سبب نام‌گذارى اين سوره به «زمر» (فوج و گروه) تكرار اين واژه در آيات هفتادویک‌ و هفتادوسه است .

«سوره غرف»؛ از آن رو «غُرَف» (اتاق و كاخ) ناميده شده كه اين واژه در آيۀ بیستم اين سوره تكرار شده است.[4]

تعداد آیات

سوره زمر هفتادوپنج آیه دارد.[5]

تعداد کلمات

سوره زمر هزاروصدوهفتاد ودو کلمه دارد.[6] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد کلمات سوره های قرآن مختلف است)

تعداد حروف

سوره زمر چهارهزارونهصدوهشت حرف دارد.[7] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد حروف سوره های قرآن مختلف است)

اهداف و آموزه ها

هدف هاى اساسى سوره زمر عبارت اند از:

1. دعوت به توحيد؛

2. يادآورى رستاخيز و خصوصيات آن.[8]

محتوا و موضوعات

سوره زمر از چند بخش مهم تشكيل يافته است:

چيزى كه بيش از همه در سراسر اين سوره منعكس است مسالۀ دعوت به توحيد خالص مى باشد، توصيه در تمام ابعاد و شاخه هايش، توحيد خالقيت، توحيد ربوبيت، و توحيد عبادت، مخصوصا روى مسالۀ اخلاص در عبادت و بندگى خدا بارها در آيات مختلف اين سوره تكيه شده است، و تعبيراتش در اين زمينه آن چنان مؤثر است كه قلب انسان را به سوى اخلاص مى كشاند و جذب مى كند؛

مسالۀ مهم ديگرى كه در مقاطع مختلف اين سوره و تقريبا از آغاز تا انجام آن مورد توجه است مساله معاد و دادگاه بزرگ عدالت خدا است، مساله ثواب و جزا، غرفه هاى بهشتى، و سايبانهاى آتشين دوزخى، مساله ترس و وحشت روز قيامت، و آشكار شدن نتايج اعمال، و ظاهر شدن خود آنها در آن صحنه بزرگ مساله سياه شدن صورت دروغگويان و كسانى كه بر خدا افترا بستند، رانده شدن كافران به سوى جهنم، ملامت و سرزنش فرشتگان عذاب نسبت به آنها، و دعوت بهشتيان به سوى بهشت و تبريك و تهنيت فرشتگان رحمت به آنها! اين مسائل كه بر محور معاد دور مى زند آن چنان با مسائل توحيدى آميخته است كه گويى تار و پود يك پارچه را تشكيل مى دهد؛

بخش ديگرى از اين سوره كه تنها قسمت كوتاهى از آن را اشغال مى كند اهميت قرآن مجيد است، ولى اين بخش كوتاه ترسيم جالبى از قرآن و تاثير نيرومند آن در قلوب و جانها در بر دارد؛

بخش ديگرى كه آن هم نسبتا كوتاه است بيان سرنوشت اقوام پيشين و مجازات دردناك الهى نسبت به تكذيب كنندگان آيات حق مى باشد؛

و بالآخره بخشى از اين سوره نيز پيرامون مسالۀ توبه و باز بودن درهاى بازگشت به سوى خداست، و مؤثرترين آيات توبه و رحمت در اين بخش بيان شده كه شايد در قرآن آيه اى نويدبخش تر از آن در اين زمينه نباشد.[9]

فضائل، خواص و ثواب قرائت

ابى‌بن‌كعب از پيامبر خدا صلی‌الله‌عليه‌وآله نقل كرده كه فرمود: «هر كه سوره زمر را بحواند خداوند اميد او را قطع نكرده و ثواب ترسندگان را كه از خداوند مى ترسند به او مى بخشد».

هارون‌بن‌خارجه از امام صادق عليه‌السلام نقل كرده كه فرمود: «هر كه سوره زمر را بخواند خدا شرافت دنيا و آخرت را به او مى بخشد و او را بدون مال و فاميل عزيز مى گرداند تا هر كه او را ببيند شكوهش به وى نموده شده، و جسدش بر آتش حرام گردد و براى او هزار شهر در بهشت ساخته شود كه در هر شهرى هزار كاخ بوده و در هر كاخى صد حوريه مى باشد و علاوه براى او دو چشمه جارى و دو چشمه جوشان و دو بوستان خرم و حوريان پرده‌نشين در خيمه ها مى باشد.[10]

محل نزول

همه آيات سوره زمر طبق گفته «مجاهد و قتاده و حسن» مكى مى باشد. و برخى گفته اند: سه آيه اين سوره در مدينه نازل شده كه درباره «وحشى» قاتل «حمزه» و از اول آيه (قُلْ يا عِبادِيَ) تا آخر آيه سوم مى باشد .[11]

زمان نزول

سوره زمر در دوران اخير زندگى مسلمانان در مكه، يعنى پس از معراج و قبل از هجرت فرود آمده است.[12]

فضای نزول

مشركان از آن حضرت خواسته اند از دعوت خود دست بردارد و متعرض خدايان آنها نشود و او را از غضب خدايان خود ترسانده اند و نيز او را به عبادت آنها خوانده اند، اين جريان سبب نزول سوره زمر با آن لحن موكد گرديده است.

علاوه بر اين سوره مباركۀ زمر مسئله توحيد و يگانگى خدا و نفوذ قدرت او را در اراده كائنات در حدّ اعلى از راه عقل و وحى آسمانى بيان مى كند و از آنها نتيجه مى گيرد كه خلقت و تدبير كائنات در دست خداست، عبادت و اطاعت خاص اوست و نيز مسئله معاد را مطرح كرده و در آخر مى فرمايد: متّقيان گروه گروه به بهشت و كفّار فوج فوج رهسپار آتش خواهند شد.

راه زندگى آن نيست كه انسان در دفع مضرات و جلب منافع به مجسمه ها و مخلوق روى آورد و زندگى خويش را با رسومات از خود ساخته به آخر رساند و گرنه خلقت او عاطل و باطل خواهد بود، خدا از خلقت او غرضى دارد، رسيدن به آن هدف و غرض، در اطاعت و زندگى از نظر خداست.[13]

ترتیب در مصحف

سوره زمر در چينش كنونى قرآن سى‌ونهمين سوره به شمار می آید.[14]

ترتیب بر اساس نزول

سوره زمر پنجاه‌ونهمين سوره در ترتيب نزول است و بعد از سوره سبأ نازل شده است.[15] (لازم به ذکر است اقوال در ترتیب نزول سوره های قرآن مختلف است)

ارتباط با سوره قبلی

خداوند متعال سوره ص را با ذکر قرآن و اهمیت آن به پایان رسانیده است و سوره زمر را هم با مطالبی در مورد قرآن آغاز می کند.

ویژگی

سوره زمر از سور مثانی می باشد مثانی سوره هایی هستند که بعد از سور مئین قرار گرفته اند و زیر صد آیه دارند مانند اینکه سور مئین مبادی باشند و توالی آن مثانی آن فرض شده اند.[16]

سوره های مثانی عبارتند از: احزاب و حجّ و قصص و نمل و نور و انفال و مریم و عنکبوت و روم و یس و فرقان و حجر و رعد و سبأ و فاطر و إبراهیم و ص و محمد و لقمان و زمر.[17]

روايتى است كه از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده كه فرمود: خداوند هفت سوره طوال را به جاى تورات و سوره هاى مئين را به جاى انجيل و سوره هاى مثانى را به جاى زبور به من داد، و پروردگارم مرا با دادن سوره هاى مفصّل فزونى بخشيد.[18]

آیۀ مشهور باز بودن راه توبه برای همگان « قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِم …» (آیه پنجاه و سوم) در این سوره است.


[1]قاموس قرآن، ج 3، ص 179

[2]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 21

[3]همان، ص 23

[4]همان

[5]الكشف و البيان، ج 8، ص 220

[6]همان

[7]همان

[8]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 24

[9]تفسير نمونه، ج 19، ص 360-359

[10]ترجمه تفسير مجمع‌البيان، ج 21، ص 138

[11]همان

[12]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 23

[13]تفسير احسن‌الحديث، ج 9، ص 259-258

[14]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 23

[15]التمهيد في علوم القرآن، ج 1، ص 136

[16]زاد المسير فى علم التفسير، ج 4، ص 141

[17]التمهید في علوم القرآن، ج1، ص 313

[18]جامع البيان فى تفسير القرآن، ج 1، ص 34