آیه 32 سوره زمرReviewed by متین on Apr 4Rating: 4.5آیه 32 سوره زمر

♦ آیه 32 سوره زمر ♦

۞ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَكَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءَهُ ۚ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْكَافِرِينَ

دسترسی سریع به خدمات

ترجمه آیه
تفسیر آیه
نکته آیه
تفسیر روایی
معرفی اجمالی سوره

ترجمه های آیه (فارسی – انگلیسی)

پس چه کسی ستمکارتر است از آن کسی که بر خدا دروغ ببندد و سخن راست را هنگامی که به سراغ او آمده تکذیب کند؟! آیا در جهنّم جایگاهی برای کافران نیست؟!
|پس كيست ستمكارتر از آن كسى كه بر خدا دروغ بست و [سخن‌] راست را چون به سوى او آمد تكذيب كرد؟ آيا كافران را جاى در دوزخ نيست
پس كيست ستمگرتر از آن كس كه بر خدا دروغ بست، و [سخن‌] راست را چون به سوى او آمد، دروغ پنداشت؟ آيا جاى كافران در جهنّم نيست؟
پس (در آن روز) از آن کسی که بر خدا دروغ بسته و وعده صدق رسولان خدا را که به او رسیده تکذیب کرده هیچ کس ستمکارتر هست؟ آیا منزلگاه کافران در آتش دوزخ نیست؟
پس چه کسی ستمکارتر است از آنکه بر خدا دروغ بندد و سخن راست و درست را چون به سوی او آمد، تکذیب کند؟ آیا دوزخ جایگاهی برای کافران نیست؟
پس چه كسى ستمكارتر است از آن كه بر خدا دروغ بست و سخن راست- قرآن- را چون بدو آمد دروغ انگاشت؟ آيا كافران را جاى در دوزخ نيست؟
چه کسی ستمکارتر از کسی است که بر خدا دروغ می‌بندد، و حقیقت و صداقت را که (توسّط پیغمبران) بدو رسیده است (بدون کمترین پژوهش و اندیشه‌ای) تکذیب می‌کند؟ آیا منزل و مأوای کافران در دوزخ نخواهد بود؟ (پس بگذار هر چه می‌خواهند بگویند و بکنند، تا بدانجا می‌رسند).
پس کیست ستمگرتر از کسی که بر خدا دروغ بست، و حق را چون سویش آمد تکذیب کرد. آیا در جهنم جایگاه و پناهگاهی برای کافران نیست؟
پس کیست ستمگرتر از آنکه بست بر خدا دروغ را و دروغ پنداشت راست را هنگامی که بیامدش آیا نیست در دوزخ جایگاهی برای کافران‌
Who is more evil than he who lies about Allah, and denies the truth when it has come to him? Is there not in Hell room for the ungrateful?

تفسیر های آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


«32» فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَ كَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جاءَهُ أَ لَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْكافِرِينَ‌

پس كيست ظالم‌تر از كسى كه بر خداوند دروغ بست و چون سخن راست برايش آمد، تكذيب نمود؟ آيا براى كافران در دوزخ جايگاهى نيست؟

نکته ها

مراد از «صدق» در آيه شريفه، سخن خداوند است كه بر پيامبر وحى گشته و به صورت قرآن به مردم عرضه شده است.

كلمه‌ «مَثْوَى» از «ثواء» به معناى محلّ اقامت دائمى است.

پیام ها

1- ظلم به فكر و فرهنگ جامعه، بدترين ظلم‌هاست. «فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ»

2- كافران بدون هيچ درنگ و تأمّلى، در همان لحظه كه حرف حقّ را مى‌شنيدند آن را تكذيب مى‌كردند. كَذَبَ‌ … إِذْ جاءَهُ‌

3- در شيوه‌ى تبليغ، با سؤال وجدان‌ها را بيدار كنيد. «فَمَنْ أَظْلَمُ‌- أَ لَيْسَ فِي جَهَنَّمَ»

تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَ كَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جاءَهُ أَ لَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْكافِرِينَ (32) وَ الَّذِي جاءَ بِالصِّدْقِ وَ صَدَّقَ بِهِ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ (33) لَهُمْ ما يَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذلِكَ جَزاءُ الْمُحْسِنِينَ (34) لِيُكَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي عَمِلُوا وَ يَجْزِيَهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ الَّذِي كانُوا يَعْمَلُونَ (35)

ترجمه‌

پس كيست ستمكارتر از آنكه دروغ بست بر خداوند و تكذيب كرد سخن راست را وقتى كه آمد او را آيا نيست در دوزخ جاى اقامتى براى كافران‌

و آنكه آورد سخن راست را و تصديق نمود آنرا آنگروه ايشانند پرهيزكاران‌

براى ايشانست آنچه ميخواهند نزد پروردگارشان اينست پاداش نيكوكاران‌

تا پوشيده دارد از آنها بدترين عملى را كه بجا آوردند و پاداش دهد مزد ايشانرا ببهترين كاريكه بودند ميكردند.

تفسير

خداوند متعال ببيان ديگرى متعرّض حال اهل شرك و اهل ايمان شده ميفرمايد پس كيست ستمكارتر از كسيكه دروغ بندد بخدا و قائل شود بآنكه او براى خود شريك در عبادت قرار داده يا پسر و دختر اختيار نموده و تكذيب كند كتاب خدا و سنّت پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم و ولايت امير المؤمنين عليه السّلام را كه صدق و حق و واقع است وقتى كه بيايد از جانب خدا و مبيّن شود براى او آيا نيست در جهنم مثوى و مقام و اقامتگاه دائمى براى چنين كسانى البتّه هست و در غير آن منزلى براى آنها نخواهد بود و آنكه قرآن را كه صدق محض و محض صدق است آورد از جانب خدا و آنكه تصديق نمود آنرا و سنت پيغمبر صلى اللّه عليه و اله و ولايت امير المؤمنين عليه السّلام را كه صدق و حق و واقع است اين اشخاص آنها پرهيزكارانند و اينكه اولئك كه جمع است خبر الّذى واقع شده بملاحظه عموم معنى است اگر چه مراد شخص باشد


جلد 4 صفحه 497

چنانچه قمّى ره فرموده كه مراد از جاء بالصّدق پيغمبر صلى اللّه عليه و اله و مراد از و صدّق به امير المؤمنين عليه السّلام است و در مجمع اينمعنى را بائمه هدى عليهم السلام نسبت داده است و معلوم است كه آنحضرت اوّل كسى بود كه تصديق فرمود قرآن و آنچه را كه پيغمبر آورد كه اهمّ از همه ولايت خودش بود قولا و عملا بنحو اكمل و از براى پرهيزكاران سابق الذكر است با شرط بقاء بر تصديق مذكور قولا و عملا در دنيا آنچه را كه خواسته باشند از نعمت و خوشى و خوبى نزد پروردگارشان در آخرت اين است پاداش نيكوكاران بأعمال صالحه و عقائد حقّه تا محو كند از نامه عمل آنها بدترين كاريرا كه مرتكب ميشدند از اقسام شرك و كفر و معاصى و عوض دهد بعنوان مزد ببهترين اعمالشان كه اسلام و ايمان و كارهاى عبادى باشد بهترين عوض و مزديرا كه سزاوار است از خداوند جليل به بنده ذليل عطا شود و ظاهرا ليكفّر اللّه متعلّق بما يشاؤون است و محتمل است متعلّق بمحسنين باشد و اللّه اعلم.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَمَن‌ أَظلَم‌ُ مِمَّن‌ كَذَب‌َ عَلَي‌ اللّه‌ِ وَ كَذَّب‌َ بِالصِّدق‌ِ إِذ جاءَه‌ُ أَ لَيس‌َ فِي‌ جَهَنَّم‌َ مَثوي‌ً لِلكافِرِين‌َ (32)

‌پس‌ كيست‌ ظالم‌تر ‌از‌ كسي‌ ‌که‌ دروغ‌ ببندد بخداي‌ متعال‌ و تكذيب‌ كند صدق‌ ‌را‌ زماني‌ ‌که‌ بيايد ‌او‌ ‌را‌ آيا نيست‌ ‌در‌ جهنم‌ جايگاه‌ ‌از‌ ‌براي‌ كافرين‌.

فَمَن‌ أَظلَم‌ُ مِمَّن‌ كَذَب‌َ عَلَي‌ اللّه‌ِ نسبت‌هاي‌ ناروا بخدا دهد باين‌ ‌که‌ بگويد ‌خدا‌ جسم‌ ‌است‌ ‌ يا ‌ شريك‌ دارد ‌ يا ‌ ملائكه‌ دختران‌ ‌خدا‌ هستند ‌ يا ‌ عيسي‌ پسر ‌خدا‌ ‌است‌ ‌ يا ‌ عزيز ‌ يا ‌ آدم‌ ‌إبن‌ اللّه‌ هستند ‌ يا ‌ ‌خدا‌ ‌ما ‌را‌ امر بفحشاء كرده‌ وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدنا عَلَيها آباءَنا وَ اللّه‌ُ أَمَرَنا بِها‌-‌ الايه‌ اعراف‌ آيه 27 ‌ يا ‌ بدعتي‌ ‌در‌ دين‌ بگذارد ‌ يا ‌ قائل‌ بجبر ‌ يا ‌ قائل‌ بتفويض‌ ‌باشد‌ و ‌غير‌ اينها ‌از‌ افتراهاي‌ بخدا.

وَ كَذَّب‌َ بِالصِّدق‌ِ ‌آن‌ امور صادقة ‌عن‌ اللّه‌ ‌را‌ تكذيب‌ كند رسل‌ الهيه‌ ‌را‌ منكر شود قرآن‌ ‌را‌ ‌از‌ جانب‌ الهي‌ نداند پاره احكام‌ الهي‌ ‌را‌ انكار كند بالجمله‌ باطل‌ ‌را‌ حق‌ پندارد و حق‌ ‌را‌ باطل‌ شمارد ‌اينکه‌ نوع‌ اشخاص‌ ظالمترين‌ تمام‌ ظالمين‌ هستند چون‌ ‌با‌ ‌خدا‌ طرف‌ ‌شده‌ و بخدا ظلم‌ كرده‌.

جلد 15 – صفحه 311

إِذ جاءَه‌ُ زماني‌ ‌که‌ بيايد ‌او‌ ‌را‌ صدق‌ منكر شود بيايد ‌رسول‌ ‌ يا ‌ قرآن‌ ‌ يا ‌ احكام‌ قبول‌ نكند.

أَ لَيس‌َ فِي‌ جَهَنَّم‌َ مَثوي‌ً لِلكافِرِين‌َ استفهام‌ انكاريست‌ ‌يعني‌ البته‌ و صد البته‌ جايگاه‌ كفار ‌در‌ جهنم‌ ‌است‌ و جهنم‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ خلق‌ ‌شده‌

«خلقت‌ الجنة لمن‌ اطاع‌ اللّه‌ و خلقت‌ النار لمن‌ عصي‌ اللّه‌».

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 32)- سخن از حضور مردم در صحنه قیامت و مخاصمه در آن دادگاه بزرگ بود، در اینجا نیز همان بحث را ادامه می‌دهد، و مردم را به دو گروه «مکذبان» و «مصدّقان» تقسیم می‌کند.

گروه اول دارای دو وصفند، چنانکه می‌فرماید: «پس چه کسی ستمکارتر

ج4، ص226

است از آن کسی که بر خدا دروغ ببندد و سخن راست را هنگامی که به سراغ او آمده تکذیب کند» (فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَذَبَ عَلَی اللَّهِ وَ کَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جاءَهُ).

افراد بی ایمان و مشرک بسیار دروغ بر خدا می‌بستند، گاه فرشتگان را دختران او می‌خواندند، گاه عیسی را پسر او می‌گفتند، گاه بتها را شفیعان درگاه او می‌دانستند، و گاه احکام دروغینی در زمینه حلال و حرام جعل می‌کردند و به او نسبت می‌دادند، و مانند اینها.

و اما سخن صدقی که به سراغ آنها آمد و تکذیب کردند همان وحی آسمانی قرآن مجید بود.

و در پایان آیه در یک جمله کوتاه کیفر این گونه افراد را چنین بیان می‌کند: «آیا در جهنم جایگاهی برای کافران نیست»؟! (أَ لَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْویً لِلْکافِرِینَ).

هنگامی که نام «جهنم» برده می‌شود بقیه عذابهای دردناک نیز در آن خلاصه شده است.

نکته های آیه

۱ – دروغ بستن به خدا و تکذیب قرآن و دین حق، بزرگ ترین نوع ظلم است. (فمن أظلم ممّن کذب على اللّه و کذّب بالصدق) مقصود از «صدق» قرآن و دین حق مى باشد.

۲ – دروغ بستن به خدا و تکذیب قرآن و دین حق، از خصوصیات کافران است. (فمن أظلم ممّن کذب على اللّه و کذّب بالصدق) مخاطبان آیه شریفه – به قرینه ذیل آیه (مثوًى للکافرین) – کافران مى باشند.

۳ – دروغ پنداشتن و رد کردن سخن حق (قرآن)، بدون تأمل و اندیشه و در آغاز دریافت آن، بزرگ ترین ظلم است. (فمن أظلم ممّن کذب على اللّه و کذّب بالصدق إذ جاءه) «إذ» براى ظرف زمان ماضى است و گویاى آن است که انکار و تکذیب قرآن، مقارن و همزمان با آمدن این کتاب بود و هیچ فاصله اى میان دریافت قرآن و تکذیب آن وجود نداشت. این حقیقت مى رساند که تکذیب کافران، بدون تأمل و تفکر و با شتاب بود.

۴ – شرک، افترا و دروغ بستن به خداوند، بزرگ ترین ظلم به شمار مى رود. (فمن أظلم ممّن کذب على اللّه و کذّب بالصدق) یکى از مصادیق مورد نظر دروغ بستن به خدا – با توجه به این که آیه شریفه در ردیف آیات مربوط به مشرکان قرار دارد و نیز این سوره از سوره هاى مکى است و مردم مکه بیشتر مشرک بودند – شریک قائل شدن براى خداوند یکتا است.

۵ – قرآن، سخنى سراسر راست و مطابق با واقع و حق و حقیقت (و کذّب بالصدق) «صدق» به معناى امر مطابق با واقع و حق است و آمدن آن به صورت مصدر، براى افاده مبالغه مى باشد; یعنى، قرآن و دینى که عین حق و نفس صدق است.

۶ – لزوم تأمل و تفکر در سخنان، به هنگام شنیدن آن و اجتناب از داورى شتابزده درباره آن (و کذّب بالصدق إذ جاءه)

۷ – دریافت سخن حق و تکلیف آور، شرط تکلیف و وظیفه مندى (و کذّب بالصدق إذ جاءه)

۸ – ظلم، داراى مراتب گوناگون است. (فمن أظلم)

۹ – جهنم ، جایگاه همیشگى کافران (ألیس فى جهنّم مثوًى للکفرین) «مثوًى» اسم مکان از ماده «ثواء» – به معناى اقامت توأم با استمرار – است; یعنى، جایگاه همیشگى و دائمى.

۱۰ – جهنم، جایگاه همیشگى ستمکارترین انسان ها است. (فمن أظلم ممّن کذب على اللّه … ألیس فى جهنّم مثوًى للکفرین) «ال» در «الکافرین» براى جنس و مفید استغراق است که شامل همه افراد کافران مى شود; ولى مى توان گفت مصداق بارز و اصلى کفرپیشگان، همان افرادى است که در صدر آیه از آنان به ستمکارترین انسان ها یاد شده است.

۱۱ – جهنم ، جایگاه همیشگى و مجازات افترازنندگان بر خدا و تکذیب کنندگان قرآن و دین حق (فمن أظلم ممّن کذب على اللّه و کذّب بالصدق … ألیس فى جهنّم مثوًى للکفرین)

تفسیر روایی اهل بیت درباره آیه

۱
(زمر/ ۳۲)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- فِی قَوْلِهِ تَعَالَی فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَذَبَ عَلَی اللهِ وَ کَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جاءَهُ قَالَ الصِّدْقُ وَلَایَتُنَا أَهْلَ الْبَیْتِ.

امام علی (علیه السلام)- فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن کَذَبَ عَلَی اللهِ وَکَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءهُ؛ سخن راست، ولایت ما اهل بیت (علیهم السلام) است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۲۸

 بحارالأنوار، ج۲۴، ص۳۷/ الأمالی للطوسی، ص۳۶۴/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۵۰۵/ کشف الغمهًْ، ج۱، ص۳۹۹/ البرهان
۲
(زمر/ ۳۲)

الصّادق (علیه السلام)- فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَذَبَ عَلَی اللهِ وَ کَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جاءَهُ عَنْ مُوسَی‌بْنِ‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) عَنْ أَبِیهِ (علیه السلام) قَالَ هُوَ مَنْ رَدَّ قَوْلَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فِی عَلِی (علیه السلام).

امام صادق (علیه السلام)- امام کاظم (علیه السلام) از پدرش روایت کرد که در مورد آیه: فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَذَبَ عَلَی اللهِ وَ کَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جاءَهُ فرمود: «آن ستمکار کسی است که دستور رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را در مورد پذیرش ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) ردّ کرده است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۲۸

 بحارالأنوار، ج۳۵، ص۴۱۴/ کشف الغمهًْ، ج۱، ص۳۱۷/ کشف الیقین، ص۳۷۵/ البرهان؛ «بتفاوت»
۳
(زمر/ ۳۲)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَذَبَ عَلَی اللهِ وَ کَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جاءَهُ یَعْنِی لَمَّا جَاءَ بِهِ رَسُولُ الله (صلی الله علیه و آله) مِنَ الْحَقِّ وَ ولایهًْ أمیرِالمُؤمِنینَ (علیه السلام).

علیّ‌بن‌ابراهیم ( فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن کَذَبَ عَلَیَ اللهِ وَ کَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءهُ یعنی حقیقتی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) درباره‌ی ولایت امیرمؤمنان حضرت علی (علیه السلام) آورد، تکذیب کردند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۲۸

 بحارالأنوار، ج۳۵، ص۴۱۵/ القمی، ج۲، ص۲۴۸/ نورالثقلین
۴
(زمر/ ۳۲)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- قَالَ ابْنُ‌عَبَّاسٍ (رحمة الله علیه) فَرَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) جاءَ بِالصِّدْقِ وَ عَلِیٌ (علیه السلام) صَدَّقَ بِهِ أَمِیرُ‌الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَذَبَ عَلَی اللهِ وَ کَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جاءَهُ قَالَ: الصِّدْقُ وَلَایَهًُْ أَهْلِ الْبَیْت.

ابن‌عبّاس ( رسول خدا (صلی الله علیه و آله) کلام راست وصدق، [قرآن] را [از جانب خدا] آورد و علی (علیه السلام) امیرالمؤمنین، آن را تصدیق کرد. فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَذَبَ عَلَی اللهِ وَ کَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جاءَهُ و در جای دیگری گفت: منظور از «صدق»، ولایت اهل بیت (علیهم السلام) است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۲۸

 المناقب، ج۳، ص۹۲

معرفی بیشتر سوره زمر

جمع زمره است به معنى دسته، جماعت، فوج [1]

مفهوم کلی سوره

خداباورى ؛

دادگاه عدل الهى در رستاخيز؛

تأثير نيرومند قرآن بر قلب انسان ؛

شب زنده دارى و عبادت .[2]

اسامی سوره

زمر، غُرَف.[3]

علت نام‌گذاری

«سوره زمر»؛ سبب نام‌گذارى اين سوره به «زمر» (فوج و گروه) تكرار اين واژه در آيات هفتادویک‌ و هفتادوسه است .

«سوره غرف»؛ از آن رو «غُرَف» (اتاق و كاخ) ناميده شده كه اين واژه در آيۀ بیستم اين سوره تكرار شده است.[4]

تعداد آیات

سوره زمر هفتادوپنج آیه دارد.[5]

تعداد کلمات

سوره زمر هزاروصدوهفتاد ودو کلمه دارد.[6] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد کلمات سوره های قرآن مختلف است)

تعداد حروف

سوره زمر چهارهزارونهصدوهشت حرف دارد.[7] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد حروف سوره های قرآن مختلف است)

اهداف و آموزه ها

هدف هاى اساسى سوره زمر عبارت اند از:

1. دعوت به توحيد؛

2. يادآورى رستاخيز و خصوصيات آن.[8]

محتوا و موضوعات

سوره زمر از چند بخش مهم تشكيل يافته است:

چيزى كه بيش از همه در سراسر اين سوره منعكس است مسالۀ دعوت به توحيد خالص مى باشد، توصيه در تمام ابعاد و شاخه هايش، توحيد خالقيت، توحيد ربوبيت، و توحيد عبادت، مخصوصا روى مسالۀ اخلاص در عبادت و بندگى خدا بارها در آيات مختلف اين سوره تكيه شده است، و تعبيراتش در اين زمينه آن چنان مؤثر است كه قلب انسان را به سوى اخلاص مى كشاند و جذب مى كند؛

مسالۀ مهم ديگرى كه در مقاطع مختلف اين سوره و تقريبا از آغاز تا انجام آن مورد توجه است مساله معاد و دادگاه بزرگ عدالت خدا است، مساله ثواب و جزا، غرفه هاى بهشتى، و سايبانهاى آتشين دوزخى، مساله ترس و وحشت روز قيامت، و آشكار شدن نتايج اعمال، و ظاهر شدن خود آنها در آن صحنه بزرگ مساله سياه شدن صورت دروغگويان و كسانى كه بر خدا افترا بستند، رانده شدن كافران به سوى جهنم، ملامت و سرزنش فرشتگان عذاب نسبت به آنها، و دعوت بهشتيان به سوى بهشت و تبريك و تهنيت فرشتگان رحمت به آنها! اين مسائل كه بر محور معاد دور مى زند آن چنان با مسائل توحيدى آميخته است كه گويى تار و پود يك پارچه را تشكيل مى دهد؛

بخش ديگرى از اين سوره كه تنها قسمت كوتاهى از آن را اشغال مى كند اهميت قرآن مجيد است، ولى اين بخش كوتاه ترسيم جالبى از قرآن و تاثير نيرومند آن در قلوب و جانها در بر دارد؛

بخش ديگرى كه آن هم نسبتا كوتاه است بيان سرنوشت اقوام پيشين و مجازات دردناك الهى نسبت به تكذيب كنندگان آيات حق مى باشد؛

و بالآخره بخشى از اين سوره نيز پيرامون مسالۀ توبه و باز بودن درهاى بازگشت به سوى خداست، و مؤثرترين آيات توبه و رحمت در اين بخش بيان شده كه شايد در قرآن آيه اى نويدبخش تر از آن در اين زمينه نباشد.[9]

فضائل، خواص و ثواب قرائت

ابى‌بن‌كعب از پيامبر خدا صلی‌الله‌عليه‌وآله نقل كرده كه فرمود: «هر كه سوره زمر را بحواند خداوند اميد او را قطع نكرده و ثواب ترسندگان را كه از خداوند مى ترسند به او مى بخشد».

هارون‌بن‌خارجه از امام صادق عليه‌السلام نقل كرده كه فرمود: «هر كه سوره زمر را بخواند خدا شرافت دنيا و آخرت را به او مى بخشد و او را بدون مال و فاميل عزيز مى گرداند تا هر كه او را ببيند شكوهش به وى نموده شده، و جسدش بر آتش حرام گردد و براى او هزار شهر در بهشت ساخته شود كه در هر شهرى هزار كاخ بوده و در هر كاخى صد حوريه مى باشد و علاوه براى او دو چشمه جارى و دو چشمه جوشان و دو بوستان خرم و حوريان پرده‌نشين در خيمه ها مى باشد.[10]

محل نزول

همه آيات سوره زمر طبق گفته «مجاهد و قتاده و حسن» مكى مى باشد. و برخى گفته اند: سه آيه اين سوره در مدينه نازل شده كه درباره «وحشى» قاتل «حمزه» و از اول آيه (قُلْ يا عِبادِيَ) تا آخر آيه سوم مى باشد .[11]

زمان نزول

سوره زمر در دوران اخير زندگى مسلمانان در مكه، يعنى پس از معراج و قبل از هجرت فرود آمده است.[12]

فضای نزول

مشركان از آن حضرت خواسته اند از دعوت خود دست بردارد و متعرض خدايان آنها نشود و او را از غضب خدايان خود ترسانده اند و نيز او را به عبادت آنها خوانده اند، اين جريان سبب نزول سوره زمر با آن لحن موكد گرديده است.

علاوه بر اين سوره مباركۀ زمر مسئله توحيد و يگانگى خدا و نفوذ قدرت او را در اراده كائنات در حدّ اعلى از راه عقل و وحى آسمانى بيان مى كند و از آنها نتيجه مى گيرد كه خلقت و تدبير كائنات در دست خداست، عبادت و اطاعت خاص اوست و نيز مسئله معاد را مطرح كرده و در آخر مى فرمايد: متّقيان گروه گروه به بهشت و كفّار فوج فوج رهسپار آتش خواهند شد.

راه زندگى آن نيست كه انسان در دفع مضرات و جلب منافع به مجسمه ها و مخلوق روى آورد و زندگى خويش را با رسومات از خود ساخته به آخر رساند و گرنه خلقت او عاطل و باطل خواهد بود، خدا از خلقت او غرضى دارد، رسيدن به آن هدف و غرض، در اطاعت و زندگى از نظر خداست.[13]

ترتیب در مصحف

سوره زمر در چينش كنونى قرآن سى‌ونهمين سوره به شمار می آید.[14]

ترتیب بر اساس نزول

سوره زمر پنجاه‌ونهمين سوره در ترتيب نزول است و بعد از سوره سبأ نازل شده است.[15] (لازم به ذکر است اقوال در ترتیب نزول سوره های قرآن مختلف است)

ارتباط با سوره قبلی

خداوند متعال سوره ص را با ذکر قرآن و اهمیت آن به پایان رسانیده است و سوره زمر را هم با مطالبی در مورد قرآن آغاز می کند.

ویژگی

سوره زمر از سور مثانی می باشد مثانی سوره هایی هستند که بعد از سور مئین قرار گرفته اند و زیر صد آیه دارند مانند اینکه سور مئین مبادی باشند و توالی آن مثانی آن فرض شده اند.[16]

سوره های مثانی عبارتند از: احزاب و حجّ و قصص و نمل و نور و انفال و مریم و عنکبوت و روم و یس و فرقان و حجر و رعد و سبأ و فاطر و إبراهیم و ص و محمد و لقمان و زمر.[17]

روايتى است كه از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده كه فرمود: خداوند هفت سوره طوال را به جاى تورات و سوره هاى مئين را به جاى انجيل و سوره هاى مثانى را به جاى زبور به من داد، و پروردگارم مرا با دادن سوره هاى مفصّل فزونى بخشيد.[18]

آیۀ مشهور باز بودن راه توبه برای همگان « قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِم …» (آیه پنجاه و سوم) در این سوره است.


[1]قاموس قرآن، ج 3، ص 179

[2]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 21

[3]همان، ص 23

[4]همان

[5]الكشف و البيان، ج 8، ص 220

[6]همان

[7]همان

[8]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 24

[9]تفسير نمونه، ج 19، ص 360-359

[10]ترجمه تفسير مجمع‌البيان، ج 21، ص 138

[11]همان

[12]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 23

[13]تفسير احسن‌الحديث، ج 9، ص 259-258

[14]تفسير قرآن مهر، ج 18، ص 23

[15]التمهيد في علوم القرآن، ج 1، ص 136

[16]زاد المسير فى علم التفسير، ج 4، ص 141

[17]التمهید في علوم القرآن، ج1، ص 313

[18]جامع البيان فى تفسير القرآن، ج 1، ص 34